صدای ماندگار معلمی که با خونش تاریخ نوشت
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «صالح ابراهیم نژاد» سعادتلو، بیست وهفتم دی، ۱۳۳۷ در روســتای سعادتلو از توابع شهرستان کرج دیده به جهان گشود. پدرش یدالله، کارگری میکرد و مادرش فیروزه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند ودیپلم گرفت. معلم بود. ازدواج کرد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. هجدهم اسفند، ۱۳۶۰ در آبادان با اصابت گلوله به ســر، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
اینک پس از چهار دهه، نامهای دستنویس از شهید صالح ابراهیم نژاد همچون گنجینهای ارزشمند به یادگار مانده است؛ کلامی ساده از دل مردی بزرگ که در میان خطوطش، عطر ایثار و مهربانی موج میزند. نامهای که از دل خاکریزهای جنگ به خانواده رسید و امروز روایتگر لحظات زندگی معلمی است که سرانجام در آبادان به آرزوی دیرینه اش رسید.
نامه شهید صالح ابراهیم نژاد به موسی جان عمهزاده:
خدمت موسی جان عمهزاده گرامی، سلام. ضمن ابلاغ عرض سلام، امیدوارم حالت خوب باشد و همیشه در سایه خداوند متعال، صحت و سلامت باشید.
اگر خواسته باشی از طرف پسر داییات باخبر باشی، الحمدلله سلامتی حاصل است و جای نگرانی نیست. تنها نگرانی من از دوری و دیدار شماست. موسی جان، رفته بودم مرخصی به ده که نامه تو را دیدار کردم و بسیار خوشحال شدم. از آن تاریخ آدرس تو را گرفتهام و اکنون به تو نامه مینویسم.
موسی جان، از طرف عمه جان، عیسی، رضا، حسین، کریم و اسماعیل هیچگونه نگران نباش. همگی به تو سلام میرسانند. همچنین داییهایت غفار، ستار و یدالله همگی خدمت تو سلام میرسانند. غفار عمو میگفت به او جداگانه نامه بنویسی.
موسی جان، از خدمت سربازیت چه خبر؟ ما نیز بالاخره به خدمت سربازی آمدیم و اکنون در عجبشیر آموزش میبینیم. حدود یک ماه و کمی است که خدمت میکنیم و در اواخر آذرماه تقسیم خواهیم شد. فعلاً در حال آموزش هستیم.
موسی جان، از حال و احوالت بنویس تا نگرانی برطرف شود. آن دفعه که رفته بودم مرخصی، به خانه عمه سر زدم. بهروز در حال سیمکشی خانه شما بود و من همان روز آنجا بودم. از این بابت نگران نباش.
انشاءالله این خدمت سربازی به پایان خواهد رسید، چون زمان به سرعت میگذرد. بیخیال باش! به امید خدا، با رسیدن این نامه، از حال و احوالت نامه بنویس و بفرست.
عجبشیر، پادگان اسلامی، گردان ۴، گروهان یک، شماره صندوق پستی ۴۶۴۵۳، دیپلم وظیفه صالح ابراهیمنژاد.
موسی جان، زیاد سرت را درد نمیآورم. اصلاً بیخیال باش! این خدمت سربازی حتماً تمام میشود و با هم پایان خدمت میگیریم و انشاءالله با هم عروسی میگیریم. به امید آن روز. خداحافظ، به امید دیدار و پیروزی حق بر باطل. منتظر پاسخ نامه هستم، فوری فوری!
با آرزوی موفقیت شما:
صالح ابراهیمنژاد
هجدهم مهرماه 1360
انتهای پیام/