وصیت نامه/
شنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۴۱
در وصیت نامه شهید رضا ابراهیمی می خوانید: به آن جوانانی که اینقدر خود را کم ارزش می دانند، لباسهای ناپسند و محاسن خود را با وضع بد می زنند و موهای سرخود را مانند دختر درست می کنند؛ بگویید که قدر خود را بدانید و دست از اعمال ناپسند بردارید.

به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید محمد مظفری پور در تاریخ سوم بهمن ماه 1345 در شهر تهران به دنیا آمد.

او به کار نجاری مشغول شد و تا در سال 1359 که جنگ تحمیلی عراق و صدام به ایران شروع شد به دستور رهبر کبیر انقلاب برای دفاع از وطن عازم جبهه شد.

93 نفر با شهید محمد مظفری پور به محاصره دشمن درآمده بودند؛ اما  شهید محمد به یاری خدا به واسطه دو دوشکا که در اختیار داشت، خود و همه نیروی محاصره شده را نجات داده بود که اسم شیر جبهه به او داده بودند.

شیر گردان امام سجاد(ع)، گردان حضرت معصومه(س) و گردان امام رضا(ع) 7 سال در جبهه ماند تا در والفجر 8  در تاریخ بیست و چهارم فروردین ماه 1366 در شلمچه به درجه شهادت نائل شد.

پیکر پاک این شهید والا مقام در گلزار شهدای علی بن جعفر استان قم آرام گرفته است.

در ادامه فرازی از وصیت نامه شهید محمد مظفری پور را می خوانید.

وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُو فی سَبیلِ اللهِ اَمواتا بَل اَحیاءِ عِندَ رَبِّهِم یُرزِقُون.

مپندارید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد خدا روزی می خورند.

با سلام و درود بر پیشگاه آقا امام زمان (عج) و نائب برحقش امام خمینی؛ این اسطورۀ ایمان وتقوا آنکه این ملت در خواب رفته را که از سیاهی ظلمت به طلوع فجر کشانید تا حقیقت بر همۀ ملتهای جهان روشن شود.

ای ملت شهید پرور که بحق پشتیبان ولایت فقیه هستید و از این سلالۀ پاک پیامبر، یعنی روح الله خمینی بت شکن که به دنیا درس مردانگی را آموخت حمایت می کنید امام خویش را تنها نگذارید و از او تا آخرین نفس حمایت کنید؛ زیرا که او فرزند حسین(ع) است. فرزند فاطمه است و اوست که به ما عزت در این دنیا و آن دنیا داده است.

پس شما ای امت شهید پرور، از خون پاک فرزندانتان حمایت کنید و چون مشتی آهنین بر دهان یاوه گویان منافقین کور دل که نمی خواهند ما بر روی پای خود بایستیم و از مملکت و ناموس خود دفاع کنیم.

این بود وصیت من بر امت شهید پرور که جبهه ها را پر می کنند.

در ضمن من این وصیتنامه را با آگاهی می نویسم. من خودم بسیجی شدم که به جبهه بیایم و به ندای رهبرم که فرزند فاطمه است لبیک بگویم.

از شما می خواهم که راه ما را ادامه دهید.

خب پدر جان! وصیت خود را آغاز می کنم.

پدر و مادر جان، مرا ببخشید که اینقدر به شما زحمت دادم و شما اینقدر به پای من زحمت کشیدید، تا مرا به این سن و سال رسانید و تحویل جامعه ای پاک که رهبرش روح خدا است دادید.

از شما می خواهم که حلالم کنید و از فامیلها و آشنایان و دوستان برایم حلالیت بطلبید.

خدمت برادران عزیزم که همه تان یار امام هستید، حلالیت می طلبم و از شما می خواهم که ادامه دهنده راه خون شهدا باشید همانطور که بوده اید.

از خواهرانم می خواهم که چون زینب وار عمل نمایند و از او درس استقامت بگیرند.

و از شما می خواهم که برای من گریه نکنید و هر اشکی که می ریزید، برای مظلومیت چهارده معصوم و فاطمه زهرا(س) اشک بریزید که چه مصیبتها کشیده اند. دیگر عرضی ندارم جز اینکه راه شهدا را ادامه دهید.

ای آن کسی که وصیت نامۀ شهیدان را می خوانید، از شما می خواهم وجداناً به آن عمل کنید.

به آن جوانانی که اینقدر خود را کم ارزش می دانند، لباسهای ناپسند و محاسن خود را با وضع بد می زنند و موهای سرخود را مانند دختر درست می کنند؛ بگویید که قدر خود را بدانید و دست از اعمال ناپسند بردارید.

به امید زیارت کربلا و باز شدن راه بیت المقدس.

در ضمن مقدار پولی که دارم در بانک توحید و قرض الحسنه است بگیرید و خرجش کنید و از شما می خواهم که مجالس را ساده بگیرید. بخدا برای ما گریه نکنید که اگر بدانید جای ما کجاست، افسوس می خورید و برای خودتان گریه کنید که از قافله عقب مانده اید.

 والسلام من ابتع الهدی. محمد مظفری پور 1365/12/12

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده