نگاهی به زندگی شهید مدافع وطن؛ شهید «سعدالله اقبالزاده»
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: شهید سعدالله اقبالزاده، یادگار «حسین» دوازدهم دی ماه سال 1353 در روستای صوتی از توابع شهرستان سرپل ذهاب از خانواده ای کشاورز دیده به جهان گشود. پدر او از طریق کشاورزی امرار معاش میکرد. شهید نیمی از دوران کودکی را در زادگاه پدری سپری نمود؛ در آن زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از طریق تعرضات مرزی در شهرستان قصر شیرین و سرپل ذهاب که در یک خط مرزی قرار گرفته بودند، شروع شده بود.
با اوج گرفتن جنگ و کشیده شدن آن از مرزها به داخل شهرهای مذکور، مردم مجبور به ترک خانه و کاشانه شان شدند و خانواده ی شهید اقبال زاده نیز همچون آحاد مردم، با پای پیاده و هیچ گونه اموالی راهی استان کرمانشاه شدند زیرا در آن مقطع هنوز آتش جنگ به آن جا کشیده نشده بود.
بالاخره بعد از تحمل رنج و مشقت فراوان وارد استان کرمانشاه شده و مدت کوتاهی را در آن جا ساکن شدند اما به علت امرار معاش، از آنجا هم به استان تهران و در یکی از شهرک های حومهی شهرقدس به نام شهرک دانش ساکن شدند و در این شهرک بود که شهید اقبال زاده در دبستان حضرت مهدی (عج) دوران ابتدایی را به پایان برد و وارد مدرسهِ راهنمایی میرزا کوچک خان شد و در اواسط سال دوم راهنمایی بود که به علت مشکلات مالی ترک تحصیل کرده و به شغل تراشکاری مشغول می شود.
در همین مدت به پدر و مادرش اعلام میدارد حالا که عراقی ها آمده اند و وارد شهر ما شده اند، اجازه بدهید که من هم در آزادسازی شهرمان، از لوث رژیم بعث عراق سهمی داشته باشم و حداقل بتوانم در پشت خط مقدم هم شده است سهیم باشم، اما پدر و مادرش به علت سن و سال اندک فرزندشان، از این امر ممانعت می نمودند و به خاطر این که تب و تاب این کودک خردسال را در رفتن به جبهه و جنگ فرو بنشانند به شهید اجازهِ حضور در بسیج محل را دادند و او سر تا پا شور و اشتیاق شد و در همان روز در بسیج محل شرکت و ثبت نام کرد و عضو بسیج شد و حدود سه سال تمام شبها را در بسیج محل و روزها را در محل کار حضور داشت.
شهید اقبال زاده به علت علاقهِ خاصی که به جبهه و جنگ داشت، هنگامی که به سن 18 سالگی و سن قانونی سربازی رسید، به پدر و مادرش اعلام کرد اکنون که جنگ تمام شده است و من نتوانستم در آن سهمی داشته باشم لااقل دفترچهِ آماده به خدمت سربازی را در شهرستان سرپل ذهاب میگیرم باشد که خدمت مقدس سربازی را در آن جا سپری کنم زیرا این مناطق برایم تداعی کننده ی دوران دفاع مقدس است؛ همین بود که دوران آموزش نظامی را در پادگان شهید رجایی کرمانشاه سپری و هنگام تقسیم هم به منطقه سقز اعزام شد که در همان جا در یکی از پاسگاه های خارج از شهر سقز، در بیست و ششم شهریورماه سال 1373 هنگام نگهبانی در پشت بام پاسگاه مذکور به رفیع شهادت نائل گشت.