بر دهان منافقان مهرخاموشي بزنيم

   نوید شاهد آذربایجان غربی : «شهيد بهمن برفرد»دوم فروردین 1339 درروستاي کنه مشکه از توابع شهرستان شاهين دژ،دريك خانواده مذهبی و پاک،چشم به جهان هستی گشود. شهيد بهمن برفراز همان اوايل كودكي فردي مؤمن و متدين بود و علاقه شديدي به مراسم مذهبي و فرايض ديني داشت و به علت عدم امكانات مالي و آموزشي ازنعمت سواد محروم ماند. با اينكه بي سواد بود، ولي در سخنراني ها و مجالس ديني شركت فعالي داشت ودربه منصه رساندن مسئولیتهای مذهبی و فرهنگی بسیار تلاش می کردند. 

    شهيد والامقام معتقد به دستگاه امام حسين(ع) بود. دوستان و آشنايان را برای دفاع از وطن به سنگر جبهه ها ترغیب می کرد و از جبهه بعنوان یک مکتب الهی نام می بردکه امام حسین(ع)را به آنجا کشاند تا سنگرامر به معروف و نهی از منکرزنده بماند. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي شهیدنیزبه منظوردفاع از ميهن اسلامي عازم جبهه شدتا فعالیت های همه جانبه ی خود را از دانشگاه جهاد آغاز کند. 

    گوشه اي از سخنراني هاي شهيد به مناسبت روز فلسطين در شهريور ماه 1361 به مناسبت روز جهاني قدس به عنوان انجمن اسلامي روستاي تيز خراب در مدرسه جهاد اسلامي اين روستا، این گونه آمده است:« امروز، روز فلسطين است، امام امت اسلام امروز در راهپيمايي اعلام كردند و در سراسر اسلام بر همه كس واجب است كه در اين راهپيمايي شركت كنند و اگر اسلام در ايران پيروز باشد، در همه جا پيروز است. چه در فلسطين و چه در سوريه و ايران و براي هيچ كس فرقي نمي كند. با پيروزي اسلام همه ما پيروزيم و در دين اسلام همه برابرو برادرند.برادران ما الآن درحال جنگ براي زنده نگهداشتن اسلام هستيم و عليه اسرائيل جنگ مي كنيم و بر ما واجب است پشتيباني خودرا ازجبهه اعلام كنيم و الآن حدود چند سال است كه اسرائيل ظالم با فشار و تهديدهاي خود كه عليه فلسطين و اسلام به كار برده است، باز هم برادران فلسطيني ما مشغول برپايی انقلاب هستند كه انشاءا... با ياري خداوند پيروز مي شوند.و برادران گرامي ما وظايف سنگيني نسبت به شهدا برگردن خود داريم.تمامي شهيداني كه ازدست داديم، هركدام وظايفي برعهده ما گذاشتند. بزرگترين وظيفه ما اين است كه نگذاريم حتي يك قطره از خون اين شهيدان، پايمال بشود و بر ما وظيفه است كه در هر مكان اگر شخصي را به نام منافق بشناسيم فوراً به مسئولين تحويل بدهيم.

وظيفه ديگر ما اين است كه نسبت به برادراني كه در سنگرها از اسلام و كشور اسلامي ما دفاع مي كنند، درحد توان از قبيل خوراك، پوشاك و رفتن به جبهه و غيره كمك كنيم و بر ما وظيفه است كه از آنها پشتيباني كنيم.

براي مثال: پدري كه فرزندي در منزل دارد، با فرزند خود در جدال هستند كه كداميك بايد به جبهه بروند. پدر مي گويد كه من به جبهه مي روم، چون فرصت ندارم و پسر مي گويد: نه پدر جان، شما پير شديد، اجازه بدهيد كه من به جبهه بروم.

پدر مي گويد: نه پسر جان، براي تو فرصت زياد است. من فرست ندارم، بايد بروم. بالاخره پدر و پسر با هم تصميم مي گيرند كه قرعه كشي بكنند براي رفتن به جبهه.آري؛ ما چنين مبارزاني نيز داريم كه براي دفاع از دين و اسلام خويش جان را فدا مي كنند و با ساير افرادي كه هيچ گونه كمكي نمي كنند فرق دارند. بله، بر ما واجب است كه اگر توان مالي داريم، با زبان خود درحداقل از اسلام و از دين خود دفاع كنيم و بر دهان منافقان اسلام مهر خاموشي بزنيم.»

در جای دیگری از رشادت های شهید نقل است که:« شهيد بهمن برفر، در روزعيد قربان سال 1364 که برای مرخصي آمده بودند، رأس ساعت 12 ظهرخبر سقوط پايگاه حاجي آباد كردستان كه محل خدمت اين ایشان بود، از طريق راديو اعلام گرديد.شهید بدون آنکه از آن مرخصی نهایت استفاده را ببرد، اسلحه به دست گرفته و درگرماي ظهر، جاده 10 كيلومتري را با پاي پياده از محل اقامت خود (تيزخراب) تا بخش کشاورز را پیمودند.» 

    روانشاد برفر،با عشق وعلاقه به جبهه واسلام،سرانجام به آرزوي خود رسيده وشربت شهادت را درهفتم آبان 1365 درمنطقه عملياتي بوكان بر اثر اصابت گلوله به درجه رفيع شهادت نايل آمد.روحش شاد و يادش گرامي باد!

منبع : اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی