زندگی مدافع حرم شهید «رضا نقشی قره باغ»
«پسرم را قربانی امام حسین و رهبر بزرگوارم کردم و در جنگ نیز برادرم را تقدیم انقلاب کردیم. اگر رهبر معظم اذن دهند، دوست دارم جای خالی پسرم و برادرم را در جبهه دفاع از حرمین پر کنم،

پسرم را قربانی امام حسین کردم

نوید شاهد آذربایجان غربی: شهید مدافع حرم «رضا نقشی قره باغ» در سال 68 در روستای با صفای «قره باغ» متولد شد. از همان اوان کودکی روح جستجوگرش در پی حقیقت بود و علم را دوست داشت و موفق شد تحصیلاتش را در دانشگاه امام حسین (ع) تا مقطع فوق دیپلم ادامه دهد. او با اعتقاد و قلبی مملو از عشق به خانوم زینب (س) برای مبارزه با گروه های تکفیری و صهیونیستی و دفاع از حرمین شریفین عازم کشور عراق و سوریه شد. جوانی پر شور و با اراده بود که تنها پس از 17 روز در دوم شهریور سال 93 در محل مخمود عراق و در اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به فیض شهادت نائل آمد.
رضا نقشی قره باغ و سعید شبان  جزو نخستین شهدای مدافع حرم کشور و اولین شهید مدافع حرم آذربایجان غربی هستند.


 شهید مدافع حرم «رضا نقشی قره باغ» در سی ام شهریور سال 68 در روستای با صفای قره باغ متولد شد. پدرش یعقوب و مادرش عالیه فقیه قره باغ نام داشت. رضا زیر سایه پدر و مادری مهربان و فداکار و زیر آسمان پر فروغ و تابنده «قره باغ» در خانه ای ساده و بی آلایش اما پر محبت که امواج عشق و دوستی در آن موج می زد، سپری کرد. او در چنین محیطی که صداقت و ایمان در نهایت خود بود، پرورش یافت. 
 زمان مدرسه رفتنش که فرا رسید با شوق راهی مدرسه شد. کودک بود اما روحی خداجو داشت و از همان اوان کودکی روح جستجوگرش در پی حقیقت بود و علم را دوست داشت و موفق شد مدرک دیپلم خود را اخذ نماید و پس از شرکت در کنکور در دانشگاه امام حسین (ع) قبول شد و موفق شد تا مقطع فوق دیپلم ادامه دهد.
او که در محیط خانواده خود، با اعتقاداتی پاک و بی ریا پرورش یافته بود، با روحیه ای خستگی ناپذیر و مبارز که از اعتقادات خالصانه او سرچشمه می گرفت عازم سوریه شد تا از حرم خانوم زینب بی بی جان حمایت و محافظت کند. او عازم میدانی شد که خیلی ها آن را نمی پذیرفتند.
شهید «نقشی» از خانواده ای متدین و انقلابی وشریفی دختری را انتخاب و با  وی ازدواج نمود که ثمره این زندگی شد دختری بنام حدیث که تنها دو سال لذت آغوش پدرش را درک کرد. 
پس از دیدن آموزش های نظامی و تخصصی در لشکر3 عملیاتی حمزه (ع) لباس سبز پاسداری را به تن کرد و با اعتقاد و قلبی مملو از عشق به خانوم زینب (س) چهاردهم مرداد سال 93 برای مبارزه با گروه های تکفیری و صهیو نیستی و دفاع از حرمین شریفین عازم کشور عراق شد. جوانی پر شور و با اراده بود که تنها پس از 17 روز در دوم شهریور سال 93 در محل مخمود عراق در عملیاتی برون مرزی در جنگ با تکفیری های داعش در اربیل عراق به همراه دوست صمیمی و همرزمش سعید شبان در اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به فیض شهادت نائل آمد.
پیکر پاکش در گلزار شهدای قره باغ به خاک سپرده شده است.

پسرم را قربانی امام حسین کردم

 سخن پدر شهید نقشی:
«یعقوب» پدر پیر شهید میگوید: «پسرم را قربانی امام حسین و رهبر بزرگوارم کردم و در جنگ نیز برادرم را تقدیم انقلاب کردیم. اگر رهبر معظم اذن دهند، دوست دارم جای خالی پسرم و برادرم را در جبهه دفاع از حرمین پر کنم، به سن و سالم نگاه نکنید اگر رهبرم بفرمایند و فتوا دهند، می روم و برای پیروزی انقلاب و اسلام در هر جبهه ای که لازم باشد، می جنگم، ما هر چه داریم از رهبر و شهیدانمان است، خدا سایه ی امام خامنه ای مدظله العالی  را از سرمان کم نکند ان شاءالله
پدر پیر شهید نقشی که توفیق دیدار از نزدیک با مقام معظم رهبری را داشت لذت آن سفر و دیدار معنوی را غیرقابل توصیف می داند و میگوید آرزوی زیارت مرجع تقلیدم امام خامنه ای عزیز را مدتها در دلم داشتم و شکرخدا این توفیق شامل حالم شد دیدار بسیار دلنشین و لذت بخشی بود.


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده