زندگی عاشقانه پاسدار شهید «باب الله براتي»
شنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۰۵
در سپاه دو بار مجروح شد، با اين حال از خدمت باز نماند و سرانجام در دوازدهم مرداد سال 60 همراه چند تن از برادران پاسدار در جاده سنندج در اثر تصادف به فيض شهادت نائل آمد.
نوید شاهد آذربایجان غربی: پاسدار شهيد «باب ا... براتي»، در سال 1329 شمسي در قريه دورباش چشم به جهان گشود. علاوه بر فراگيري تحصيلات ابتدايي خود به فراگيري قرآن نيز پرداخت و علاقه وافري به قرآن و حفظيات قرآن داشت. اعزامش به خدمت سربازي، همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي بود كه در مبارزات اسلامي و در شعارنويسي و تظاهرات خياباني شركت فعال داشت. بعد از خدمت سربازی، بنائي می کرد که با شروع جنگ تحميلي و عشق و علاقه فراوانش به دين و ميهن اسلامی به خدمت سپاه درآمد. پس از تقريبا سه سال خدمت در سپاه دو بار مجروح شد، با اين حال از خدمت باز نماند. سرانجام در دوازدهم مرداد سال 60 همراه چند تن از برادران پاسدار در جاده سنندج در اثر تصادف به فيض شهادت نائل آمد.
شهيد باب ا... براتي، در سال 1329 شمسي در قريه دورباش از توابع شهرستان تكاب چشم به جهان گشود. او در يك خانواده مذهبي و كاملا معتقد به اعتقادات اسلامي متولد شد.
علاقه شهيد از ابتدا به ائمه اطهار و پيامبران بيشتر بود. شهيد علاوه بر فراگيري تحصيلات ابتدايي خود به فراگيري قرآن نيز پرداخت و علاقه وافري به قرآن و حفظيات قرآن داشت. در كنار درس و مشق كار مي كرد. در عنفوان جواني پدرش را از دست داد و ما قبل از فوت پدرش به روستاي قلعه سي مهاجرت نمودند و پس از پدرش مسؤوليت خانواده اش بر دوش ايشان افتاد.
او که علاقه زيادي به قرآن داشت و در عرض چند روز قرآن ختم می كرد و به كارهاي ديگري نيز مي پرداخت.
موقع سربازي ايشان به شهرستان تكاب كوچ كردند و در آنجا ازدواج و پس از مدتي به خدمت سربازي اعزام شد و اين همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي بود كه در مبارزات اسلامي و در شعارنويسي و تظاهرات خياباني شركت فعال داشت.
سپس به سپاه رفت و دو بار مجروح شد و تا آخرين لحظة زندگي در اين سنگر به مبارزه پرداخت.
شغل عمده شهيد براتي بعد از خدمت سربازی، بنائي بود و با دست هاي پينه بسته اش به طرز ماهرانه اي بنائي مي كرد، زياد كار مي كرد و هیچگاه بي كار نمي نشست.
از خصوصيات بارز شهيد، صدقه دادن، دستگيري از محرومين، شركت در تظاهرات در بحبوحة انقلاب بود.
بعد از پيروزي انقلاب و شروع جنگ تحميلي و عشق و علاقه فراوانش به دين و ميهن اسلامی از عوامل مهم و مؤثري بودند كه ايشان را به خدمت سپاه درآورد و براي تداوم اين نهضت لازم مي ديدند كه برای مبارزه با گروهك ضدانقلاب وارد سپاه شود و مبارزه نمايد.
به عضويت سپاه درآمد و هم با ساير برادران به مبارزه با گروهك هاي منطقه پرداخت. علاقه او به انقلاب بيش از حد بود و به همين علت جان و مال و هستي خود را صرف انقلاب كرده بود. به مال دنيا اعتنائي نداشت.
آرزوي نهائيش، شهيد شدن در راه خدا بود. در اوقات فراغت نيز كتاب مطالعه مي كرد. او پس از تقريبا سه سال خدمت در سپاه دو بار مجروح شد. با اين حال از خدمت باز نماند. او سرانجام در دوازدهم مرداد سال 60 همراه چند تن از برادران پاسدار در جاده سنندج در اثر تصادف به فيض شهادت نائل آمد.
اعتقاد وی به اصول دين و مذهب در حد اعلاي كلمه بود و علاقه زيادي به ائمه اطهار و شعائر مذهبي از خود نشان مي داد. اعتقاد كامل به ولايت فقيه داشت و جمهوري اسلامي را به عنوان شعبه اي از حكومت مهدي موعود (عج) تلقي مي نمود و علاقه و اطاعت مخلصانه اي به امام و عزاداري هاي حسيني داشت.
علاقه و شور و شوق وصف ناپذيري از خود نشان مي داد و از جان و مال دريغ نمي كرد و مي گفت بايد جانمان را فداي انقلاب بكنيم . به مطالعه و كتاب هاي امام علاقه زيادي داشتند. ايثارگري و از خود گذشتگي ايشان سبب تأثيري فراوان در دوستان و آشنايان داشت و موجب جذب بيشتر افراد حزب الهي و متدين به سپاه و مبارزه با ضدانقلاب بود.
منبع: پرونده فرهنگی بنیاد شهید آذربایجان غربی
نظر شما