شعر مهندس عليرضا شادمند
مادر منشین دیده به راهم که نیایم بر سوی تو، در خیل شهیدان خدایم


نوید شاهد آذربایجان غربی: معلم شهید «محمدحسین حجاب دوست» در سال1333 در شهر خوی دیده به عرصه هستی گشود. تحصیلات خود را در رشته ریاضی به پایان برد و با استخدام در اداره آموزش و پرورش، به معلمی روی آورد. با آغاز جنگ تحمیلی، چندين بار به جبهه هاي غرب كشور اعزام شد و در آخرین اعزامش، به جبهه خون و شهادت، به گلستان شهداي كربلا، «خوزستان» سفر نمود. او با شركت در عمليات غرورآفرين بيت المقدس در دهم اردیبهشت ماه سال 1361 در اثر انفجار بمب و اصابت ترکش آن در خرمشهر به شهادت رسید.               


تقدیم به برادر شهید حجابدوست (همکار هنرستانی) و شاگرد خوبم سيد موسوي

مادر منشین دیده به راهم که نیایم
بر سوی تو، در خیل شهیدان خدایم
راهی که شدم راه خدائی و رهائی است
مادر، به در آویز تو فانوس وفا را
از روشنیش شاد نما منزل ما را
راهی که شدم راه شهیدست نه جدائی است
بر باد صبا پهن بکن پیرهنم را
از نكهت آن تا شنوی بوی تنم را
بعدم که وزد باد همان باد صبائی است
خواهی بشوي مادرم، از یاد من آگاه
شعری است میان من و آن روشنی ماه
استاد سروده ست چه شعر شنوائی است:
«شبانگاهان که با انگشت مژگان
فروبندی دَرِ چشم سیه را
که تا از پشت دیوار نگاهت
نبینی صورت زیبای مه را
دَرِ آن چشم جادو می گشایم
به آرامی به رؤیایت می آیم!»

مادر تو مپندار خیالت رَود از من
حرفی است میان من و با ساحتِ گلشن
گلشن بود آغوش تو، دنیا چه سرائی است
با حکم فقیهم ز جهانی که گسستم
جنگیدم و آن پیکر صدام شکستم
در قامت من رایحه کفرزدائی است
بر کفر بگو کفر ستیزانه تولا را
در کار تو یاد آر مرا یاد خدا را
یاد آر مرا یاد تو در حکم لالائی است

مهندس عليرضا شادمند
منبع: پرونده فرهنگی بنیاد شهید آذربایجان غربی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده