سردار شهید عسگر رحیمی در نوای انقلاب
شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۵۴
شهید رحیمی : " قصد دارند ما را بكوبند، شخصيت ما را خرد كنند، ما را منفعل و مأيوس سازند". اما كوردلان قادر به انجام آن نيستند.
نوید شاهد آذربایجان غربی: سردار شهيد عسگر رحيمي در روستای تاریخی گوگ تپه شهرستا ن ارومیه متولد شد، که با سختی تمام و در سرمای سوزان زمستان، به تحصیل پرداخت تا اینکه موفق به اخذ دیپلم شد. سپس به خدمت سربازی رفته و آنجا بخاطر موضع گيري هاي انقلابي بر عليه رژيم ستمشاهي، تحت نظر قرار می گیرد. از عناصر فعال و پيشتاز انقلاب بود كه قهرمانانه در مقابل مزدوران ایستاد تا اینکه در حمله غافلگيرانة مزدوران صنار مامري و سرهنگ فراري ارتش شاه (قادري) در محل روستاي مخين در قطور خوی هنگام مراجعت به شهرستان خوي در نزديكي روستاي حبش بعد از سو نیم ماه اسارت همراه شهید کوچری، در اثر شکنجه های ناجوانمردانه آنان به شهادت می رسد.
شهید رحیمی بعد از اخذ مدرك ديپلم به دنبال احضارش برای خدمت در نظام به كسوت مقدس سربازي درآمد،در ابتدا در يكي از پاسگاه هاي اطراف زنجان (گرماب) شروع به خدمت نمود، اما به دليل موضع گيري هاي انقلابي بر عليه رژيم ستمشاهي به پادگان شهيد حنيف نژاد (شاپور سابق) احضار شد و بقيه خدمت سربازي را تحت نظر سپري نمود.
در دوران خدمت سربازي با سياست كلي رژيم كه سركوبي شخصيتهاي بارز اسلامي و انقلابي بود، به مخالفت پرداخت. او مي گفت: " قصد دارند ما را بكوبند، شخصيت ما را خرد كنند، ما را منفعل و مأيوس سازند". اما كوردلان قادر به انجام آن نيستند. زيرا در مقابل اين اعمال ضد انساني رژيم، كينه و نفرت ما نسبت به آنها بيشتر مي شود و انگيزه هاي متعالي در ما بیشتر رشد مي كند.
پايان دوره سربازي شهيد رحیمی مصادف با شكوفايي حركتهاي انقلابي در كشور بود. او بعد از ترخيص از خدمت نظام به اروميه آمد و از عناصر فعال و پيشتاز انقلاب بود كه قهرمانانه در مقابل مزدوران ایستاد و سهم بسزايي در پيروزي انقلاب داشت. در حمله نظاميان رژيم طاغوت به مسجد اعظم اروميه كه پايگاه اصلي انقلاب به شمار مي رفت، او در كنار ساير برادران مبارز در برابر مسجد، با سپر كردن تن خود ديواري از عقيده و ايمان ايجاد كردند و از حريم اسلام و قرآن دفاع نمودند.
با گذشت زمان و با نزديك شدن به بهمن ماه خونين، نهضت سرخ ايران به اوج شكوفايي خود نزديكتر مي شد. خبر فرار شاه ملعون در 26 دي ماه 57 و خبر بازگشت حضرت امام به خاك وطن، روح تازه اي در كالبد جوانان انقلابي ایجاد کرده بود و اميد و عشق ديدار معشوق، عاشقان سينه چاك را دل سوخته تر کرده بود.
شهيد رحيمي از شدت شوق ديدار امام سر از پا نمي شناخت و همراه گروهي از انقلابيون اروميه، جهت استقبال از امام خود، راهي تهران شد كه كاروان آنها در شهر تبريز، به وسيله مزدوران حكومت نظامي وقت متوقف گرديد و اين موضوع باعث شعله ور شدن آتش كينه آنها نسبت به رژيم گرديد.
بعد از پيروزي انقلاب اول، يعني تسخير لانهجاسوسي آمريكا توسط دانشجويان مسلمان پيرو خط امام، او كه كينه اي عميق از اين مركز فساد در دل داشت، توسط يكي از برادرانش كه جزء آن دانشجويان بود به جمع آنها پيوست و از نزديك با جريانات افشاگرانه آنها آشنا شد.
بعد از پیروزی انقلاب، همزمان با تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در اروميه به جمع پرتوان سپاهیان پيوست و به حفاظت از نهال نوپاي انقلاب پرداخت. او به حق يار وفادار امام (ره) بود و عاشقانه در سراسر منطقه شمالغرب و هر منطقه ديگري كه اشرار خود فروخته قصد ضربه زدن به انقلاب و مشوش كردن افكار مردم را داشتند به مبارزه برخاست و با اعمال و كردار خود انقلاب اسلامي را به مردم مناطق مختلف مي شناساند.
شهيد رحيمي بعد از انجام فعاليت هاي گسترده و نشان دادن رشادتها و جانبازي ها از خود، به پيشنهاد شوراي مركزي سپاه اروميه مسؤوليت عملياتي سپاه پاسداران شهرستان خوي را به عهده گرفت. او عقيده داشت تنها نسلي كه مي تواند حاكميت نظام نوپاي اسلامي را تثبيت و پايگاه هاي شيطان بزرگ را در ميهن اسلامي از بيخ و بن براندازد، نسل هوشيار و جوان مي باشد كه در سپاه پاسداران مشغول به خدمت مي باشند. او سپاه را به عنوان يك بازوي پرتوان انقلاب تصور مي كرد و ايمان به اين داشت كه فرموده حضرت امام در مورد سپاه كه فرمود: «اگر سپاه نبود كشور هم نبود» يك واقعيت انكارناپذير است. برخورد قاطع و ابوذرگونه او با فئودالها و خوانين منطقه و استقبال علي گونه او از مسلمانان زحمتكش كه براي احقاق حق خويش به سپاه روي مي آوردند، بيانگر احساس مسؤوليت او بود.
منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی
نظر شما