دل مادری که با قاب عکسی آرام می شود
پنجشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۰۶
شهيد احمد مصطفائي جوانی18 ساله با مادری که چشم انتظار پسرش بود تا از سربازی برگردد و با نگاهی به چشمان پسر دلاورش، دلش آرام گیرد؛ اما نمی دانست پسرش به دیدار حق نائل آمده است.
نوید شاهد آذربایجان غربی: سرباز بسیجی شهيد احمد مصطفائي متولد سال 1343، که بعد از اتمام دوره ابتدایی برای امرار معاش خانواده به شغل مکانیکی رو می آورد. در دوران انقلاب با وجود کسب و کاری که داشت، فعالانه برای حمایت از انقلاب تلاش می کرد، سپس با شوق تمام به سربازی رفته و در منطقه خرمشهر در بمیاران هوایی به فیض عظیم شهادت نائل می آید.
شهدا راهشان را پیدا کرده و پا و بر جا و استوار در راه هدفشان قدم برداشتند، با سخن نمی توان راه آنان را توصیف نمود، حماسه هایی که این عزیزان در جبهه ها ، در چند قدمی دشمن خلق کردند حتی در تصور ما نمی گنجد. گاه از پشت سنگر، گاه در چند قدمی دشمن و گاه در داخل پایگاهها و نیروهای دشمن می رفتند اما هرگز نهراسیدند چراکه با هدفی والا و آگاهانه و برای رضای حق تعالی این مسیر را انتخاب کرده بودند.
احمد مصطفائي دوه آغلی در سال 1343 در روستاي حصار قاپوچی از توابع اروميه ديده به جهان گشود و دوران طفوليت خود را در كنار خانوادهای که با عشق و محبت به اسلام و دین آشنایش کردند، سپري كرد.
موعد مدرسه رفتنش که شد، با شوق وارد عرصه علم و ادب گردیده و تحصيلات ابتدائي را تا كلاس پنجم در همان روستا به پايان برد اما بخاطر امرار معاش و اداره زندگي، از تحصیل باز می ماند و به شغل مكانيكي روي ميآورد و تا رسيدن زمان خدمت در زير پرچم، شغل مکانیکی را ادامه می دهد.
بسیار با ايمان و راستگو بود، اعتقاد شديدی به امام(ره) و ولايت فقيه داشت و به اصول و دستورات قرآن پایبند بود. نماز و روزهاش را با عشق و علاقه خاصی به جا ميآورد و براي كسب روزي حلال بسيار تلاش ميكرد. زندگي ساده را برازنده يك مسلمان ميدانست و خود نیز بدان عمل می نمود و عزت و افتخار و شرف را قرباني ريا و تظاهر نميكرد.
در جريان پيروزي باشكوه انقلاب اسلامي همواره در راهپيمائي‌ها و توزيع اعلاميههاي حضرت امام(ره) شركت فعال داشت و سعی در اطاعت از رهنمودهای امام داشت بطوریکه بعد از پيروزي انقلاب اسلامی، در این فرصت در پایگاه بسیج ثبت نام می کند تا فعالیتهایش را جهت حفظ کیان نظام اسلامی و در خط و راه امام ادامه دهد.
به سن خدمت که رسید با شوری عجیب به خدمت مقدس سربازي عزیمت نمود و ابعاد گستردهاي به مبارزات خود بخشيد. این همه شور و شوق شاید نشان از نوای شهادت این جوان 18 ساله بود، شاید خودش هم میدانست که همین روزها به دیدار معبودش می رود.
جوان غیور دیگری از جوانان این سرزمین که سربازی ارتشی بود با حضورش در جبهههاي نبرد حق عليه باطل به دفاع از وطن و ارزشهاي اصيل اسلامي می پردازد و با ايثار و فداكاري و شجاعت و شهامت سد محكمي در مقابل متجاوزين به وجود می آورد و در نهايت همین جوانان عزیز کشور با ايثار جان و نثار خونشان، نيروهاي بعثي را با ذلت و خواري به عقب راندند.
شهید مصطفایی بیست و نهم اردیبهشت ماه سال 1361 در منطقه عملياتي خرمشهر بود که صدامیان کافر نیم ایستگاه نور خرمشهر را بمباران هوایی می کنند و احمد 18 ساله با مادری که چشم انتظار پسرش بود تا از سربازی برگردد و با نگاهی به چشمان پسر دلاورش، دلش آرام گیرد؛ به دیدار حق نائل می آید. او به نزد معبودش رفت تا برای همیشه مادرش نظاره گر چشمان او در قاب عکسی باشد.
روحش شاد، يادش گرامي
منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی
نظر شما
