سالگرد شهادت فرمانده پاسدار اسلام عبدي الی بالتا
از همان کودکی مهر و محبت اسلام و قرآن در دلش نهادینه شده بود که با اعلام ندای رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنا به وظیفه فردی، اسلامی و انقلابی که در وجود خود احساس می کرد، دوشادوش برادران عزیز همسنگر خود به دفاع از حریم اسلام نمود.

نوید شاهد آذربایجان غربی: پاسدار شهيد اسلام عبدي الی بالتا متولد سال 1337، که دوران انقلاب در مشهد سرباز بود و بعد از انقلاب در بسیج و سپاه ثبت نام کرده و در گردان ضربت سپاه شاهين دژ تصدي فرماندهي دسته را عهده دار شد.  دلاور مردی بی همتا بود که سرانجام دنيا را با بهشت معامله كرده و در بیست و یکم اردیبهشت سال 1360 در روستای حسن اولان شاهین دژ طی مبارزه ای سر سختانه با عناصر ملحد ضد انقلاب به درجه رفيع شهادت نائل آمد.


شهدا از جان و مال خویش، از دنیایشان گذشتند چرا که عاشق شده بودند، اینان دلباختگانی بودند که به هوای دل، به سوی آسمانها پر کشیدند تا در جوار حق با دلی عاشق، آرامشی ابدی یابند.

اسلام عبدي الی بالتا در سال1337 در خانوادهاي مذهبي و متدين در روستای الی بالتا از توابع شهرستان شاهين دژ قدم به عرصه جهان گذاشت.

از همان دوران كودكي در كنار خانواده به شغل كشاورزي و دامداري مشغول شد و در بحبوحه انقلاب پربركت اسلامي در مشهد مقدس سرباز بود که در همان سال ترخيص شده و بعد از اتمام سربازیش، امر مقدس ازدواج را بجای آورد.

در دوران نوجوانی و جوانی بسیار با اخلاق و با مهر و محبت بود و همیشه در نزد دوستان و همسایگان به عنوان فردی باایمان و صادق بود، حتی در آن دوران حساس جوانی هم هیچگاه در عبادات خود کوتاهی نکرد. صداقت، پاكدامني و تدين از صفات بارزش بود.

قبل از انقلاب دوشادوش مردم شهر در تظاهرات شرکت کرده و همیشه طرفدار اسلام و رهنمودهای آگاهانه و عقیدتی رهبرش امام خمینی بود.

 بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم با راهنمایی هرچه بهتر حضرت امام خمینی(ره) وظایف خود را در قبال خداوند متعال با جان و دل انجام می داد.

ایشان با عواطف نوجوانی که داشت، به اعتقادات و بزرگی واقعه عاشورای حسینی و همچنین ولایت فقیه و امام عزیز بسیار تأکید می کرد.

از همان کودکی مهر و محبت اسلام و قرآن در دلش نهادینه شده بود که با اعلام ندای رهبر کبیر انقلاب اسلامی برای حفظ انقلاب اسلامی در مقابل تهاجم عوامل شرق و غرب و همچنین خودفروختگان داخلی به پا خاست و بنا به وظیفه فردی، اسلامی و انقلابی که در وجود خود احساس می کرد ، دوشادوش برادران عزیز همسنگر خود به دفاع از حریم اسلام نمود.

بعد از انقلاب برای حفاظت از کیان اسلام،  به عضويت بسيج درآمد و سپس به عضویت سپاه پاسداران در آمد و دوشادوش با رزمندگان اسلام به حراست از دين و قرآن و مملكت پرداخت و در گردان ضربت سپاه شاهين دژ تصدي فرماندهي دسته را عهده دار گرديد و رشادت هاي غير قابل وصفي را از خود به عرصه نمايش گذاشت.

اسلام عبدی دلاور مردی بی همتا بود که سرانجام دنيا را با بهشت معامله كرد و در بیست و یکم اردیبهشت سال 1360 در روستای حسن اولان شاهین دژ طی مبارزه ای سر سختانه با عناصر ملحد ضد انقلاب به درجه رفيع شهادت نائل آمد.

پیکر مطهرش توسط امت شهيدپرور شاهين دژ تشييع و در جوار ساير شهدا به خاك سپرده شد.

روحش شاد و يادش گرامي باد.

 

خاطراتي از زمان اعزام به جبهه:

هیچ گونه ممانعت در اعزام ایشان به جبهه و ایستادگی در برابر تهاجم دشمن نبود و اگر کسی در این راه لحظه ای کوتاهی می کرد، احساس شرمندگی می کرد. اسلامم در کنار دیگر رزمندگان مانند یک خانواده بودند که دست به گردن یکدیگر می گذاشتند و همراه با آنان با خوشحالی عازم جبهه می شد.

خاطرات هم رزم شهید از دوران حضور در جبهه :

چندین بار در حضور ایشان بودم، هنگامی که جیره خشکی برای رزمندگان می فرستادند، ایشان سرگروه های گروهان را صدا می کرد، و پس از تحویل بسته،  به سرگروه های هر گروهان،  وعده حمله پیروزمندانه در آن نقطه از عملیات را می داد و می گفت: من به شما قول می دهم انشاءا... دشمن در این حمله از ما شکست می خورد. این جملات، یک روحیه و یک وعده از صمیم قلب بود.

خاطراتي از تأثير ايشان در دوستان:

به دوستانش در جبهه می گفت: این کمپوتها و جیره غذایی یک شفابخش و دست غیبی است که باعث می شود ما در طول چند حمله، ضربه ای مهلک بر دشمن وارد سازیم و دشمن را شکست داده و چندین کیلومتر از خاک پاک کشور عزیزمان را از دست ضدانقلاب آزاد کنیم. در جبهه به هم وعده می دادند که انشاءا... بعد از پاکسازی کردستان، کار صدام را یکسره خواهیم کرد و عاقبت هم همین طور شد.

 

منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده