آنگاه كه خورشيد در وسط آسمان بود و نداي ا... اكبر طنين انداز بود، درست نداي ا... اكبري كه چندين بهار پيش به هنگام تولدش طنين انداخته بود، او تولدي ديگر يافت.

نوید شاهد آذربایجان غربی: شهید كمال پريور متولد 1344، با آن سن کمش از فعالان دوره انقلاب بود که بعد از انقلاب ادامه تحصیل داده و در دانشگاه تهران در رشته علوم دینی تربیت معلم پذیرفته می شود و حین تحصیل چندین بار به جبهه اعزام می شود تا اینکه سوم اردیبهشت سال66 در عمليات كربلاي8 ، با بالهاي خونينش تا انتهاي افق پر می زند.

 

 

                         در كوي جانان عاشقان از جان گذشتند

                      از جان بس شيرين خود آسان گذشتند

                        زيبا غزالان حريم وصل معشوق

               خونين قبا از وادي هجران گذشتند

 

كمال پريور روز يازدهم ارديبهشت سال 1344 نزديك اذان ظهر چشم به جهان می گشاید و آن هنگام اولين صداي دلنواز و روح پرور ا... اكبر در جان و دلش  رخنه می کند و دل در گرو عشق يار می گذارد.

زندگي با صفاي كودكي اش را تا سن7 سالگي در آغوش پر مهر پدر و مادر در شهرستان خوی گذرانده و در سایه تربيت و نوازش آنها درس محبت و عشق خدا را ياد می گیرد.

با پشت سرگذاشتن شش بهار پرطراوت از زندگیش، پا به مدرسه گذاشته و شروع به تحصيل کرد و با موفقيت دوره ابتدايي را سپري و  وارد دوره راهنمايي شد که در این دوره، جريانات انقلاب شكوهمند اسلامي شروع می شود.

در دوران انقلاب، کمال نيز همراه و همپاي مردم در تظاهرات و راهپيمايي ها بصورت فعالانه شركت می کرد و به جلسات می رفت تا اينكه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد.

بعد از انقلاب كمال تحصيلاتش را ادامه داده و دوره راهنمايي را به پايان رسانید سپس به دبيرستان راه يافته و این مرحله را نيز با موفقيت می گذارند.

 در دوره دبيرستان دوبار عازم جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شد و در عملياتهاي مختلف شركت كرد؛ يكبار در مهاباد و دگر بار در جنوب که از خود رشادتها نشان داد.

در سال63 در كنكور دانشگاه افسری شركت نموده و موفق شد؛ همزمان از تربيت معلم شهيد ثاني نیز در رشته ديني عربي پذيرفته شد، اما با توجه به علاقه زيادي كه به علوم و معارف  اسلامي داشت، رشته ديني عربي را برگزيد.

 در دو سال تحصيل خود در تربيت معلم، چندين بار به جبهه هاي نبرد شتافت.

شهيد پريور مي گفت: « سرباز امام زمان( عج) بايد فعال باشد، هم در جبهه و هم در پشت جبهه تا عرصه را بر كفر و نفاق تنگ كند.»

پس از اتمام دانشگاه از تهران به آغوش خانواده بازمی گردد و مشغول تحصيل معارف اسلامي در دانشگاه آزاد اسلامي می شود. او هرچند كه دانشجو و معلم بود ولي گويا به او الهام شده بود كه مدارك و مدارج عاليه را بايد با ورود به دانشگاه الهي كسب كرد و لذا مكرر می گفت:

«آن كس كه تو را شناخت جان را چه كند.»

در بهار سال66 در سوم اردیبهشت، پس از شركت در عمليات كربلاي8، هنگام دفاع و مقابله با تك هاي دشمن، در جبهه شلمچه، آنگاه كه خورشيد در وسط آسمان بود و نداي ا... اكبر طنين انداز بود، درست نداي ا... اكبري كه چندين بهار پيش به هنگام تولدش طنين انداخته بود، او تولدي ديگر يافت و در حالي كه از سر سرفراز و سينه ستبر و بازوان توانمندش، خون عشق فوران مي كرد با بالهاي خونينش تا انتهاي افق پر زد و روحش در آسمان سبز خدا آرميد و نامش را بلند آوازه كرد.

روحش شاد و يادش گرامي باد.


منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده