هميشه بر اتحاد و اتفاق مسلمين تأكيد داشت
نوید شاهد آذربایجان غربی:
شهيد معظم عبدالكريم مصطفی پور آذر (شهريكندي) در سال 1305 در روستای «شهريكند» از
توابع شهرستان مهاباد متولد شدند. کریم از روحانیون قرآنی بود که در مهاباد پس از اقامه
نماز جماعت ظهر در مسجد مولوی مهاباد در دومین روز ازعید نوروز، دومین روز فروردین
ماه سال 61 توسط گروهكهای ضدانقلاب به درجه رفيع شهادت نايل آمدند.
بزرگمردی كه تاريخ مهاباد مثل
آنرا كمتر خواهد ديد، با تير ستمگری در خون ميغلطد و گل هميشه بهار و خوشبوی گلستان علوم انسانی را در سوز
و سرمای صحرای جهالت و تاريكی پرپر ميكند. دريغ و درد بر فقدان چنين مردي بزرگوار.
هنگامي كه از دريای بيكران
علم و معرفتش قطره قطره به نام سخنرانی به خورد مردم ميداد و آواي ملكوتي قرآن را به گوش مردم میرساند، لذا بهشت خدایی را مجسم میكرد و همه از پير و جوان، زن و مرد شيفته سخنان بديع و شيوايش
میشدند.
او از باده حق و حقيقت نوشيده
و سرمست در راه «صراط المستقيم» گام برميداشت و چون خورشيد تابان راهنمای عالم و روشنگر تاريكی ها بود
و از شبپرههای گناه جهان ظلمت و جهالت دور بود.
الهي گناه اين مرد روحانی و
اين عالم ربانی جز خير و صلاح مردم و جز آموختن پيام قرآنی چه بود؟ كه ستمگران كوردل
طاقت وجودش را نداشتند؛ مگر غير از اين بود كه سخنانش در پای منبر مساجد؛ مستمعينی
از جن و انس داشت.
تو اي منافق كوردل از چه طايفه
و تباری كه ترحم و مردانگی نداری؟ حتما از شرارههای گرم و داغ اسفل السافليني؟ همجوار شيطان خبيث هستی؟ كه قلب
تاريكت هيچ گرايشی به نور خداوندی ندارد؟ وگرنه هيچ دلی را يارای به شهادت رساندن چنين
مرد بزرگواری نبود.
عبدالكريم در سال 1305 در روستای
«شهريكند» از توابع مهاباد در يك خانواده روحانی و مذهبی و مكتبی ديده به جهان گشود.
پدر مهربانش علوم مقدماتی اسلام را به آموخت و چون از هوش
و درايت و استعدادش بینظیرش با خبر بود او را برای كسب علم و معرفت به روستاهای همجوار
و محضر روحانيون مختلف فرستاد تا نزد آنها درس علمی و فقهی بیاموزد و به مقام
والايی برسد.
او در آغاز جوانی
به سمت امام جماعت مسجد مولوی مهاباد منصوب شد و همچنين به استخدام اداره آموزش و پرورش مهاباد درآمد.
او نه تنها در منبر مسجد، بلكه
در دبيرستانها نيز جوانان را از انقلاب و اهداف آن آگاه ميساخت.
او نیز مبارزه عليه رژيم طاغوت را آغاز كرد و فعاليتهاي
خويش را در اين راستا پنهاني انجام ميداد و گاهي هم در موعظههايش آشكارا از ظلم و ستم رژيم پهلوي افشاگري ميكرد.
در اوجگيري انقلاب شكوهمند اسلامي ايشان نيز مثل اكثر روحانيون مبارز
و متعهد مردم را تشويق و ترغيب ميكردند.
به علت جذابيت گفتارش همه مجذوب
و شيفته او ميشدند. هميشه بر اتحاد و اتفاق مسلمين
جهان بخصوص مسلمانان ايران تأكيد داشت و در اين راستا از هيچ كوششي دريغ نميكرد. او در پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي با رهبر كبير انقلاب
حضرت امام خميني(ره) هميشه هم صدا بوده و پيامهايش را با گوش جان ميشنيد و آن را براي ديگران تفسير و تأويل ميكرد.
بخاطر جانبداری از امام و رهبرش، مورد اتهام گروهكها
واقع شدند و سرانجام در دومین روز از فروردین ماه سال 61 در محراب عشق و ايمان به دست
افراد وابسته به گروهك ضد انقلاب ترور شده و به شهادت رسيدند.
پيكر پاكش در روز سوم
فروردین 61 ساعت ده صبح با شركت كليه اقشار مردم و مسؤولين شهر و روحانيون مركز اسلامي
غرب كشور از مسجد مولوي به طرف آرامستان بداق سلطان تشييع و در جوار شهيدان ديگر اين
مرز و بوم به خاك سپرده شد.
درود و بر روان شهيد محراب
مهاباد استاد شهريكندي بزرگوار.
منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران