خدا را شکر کنید که فرزندتان شهید و آن را در راه خدا قربانی داده اید
نوید شاهد ارومیه: شهيد ولي
يوسفي متولد 1343، که جوانی انقلابی و معتقد به ولایت فقیه، به عنوان نیروی فعال
بسیجی عازم جبهه شد. به عنوان راننده فرمانده گردان علی اکبر(ع)
لشکر عاشورا در جبهه شرکت کرده، و در راه دفاع از آرمان هاي انقلاب و ميهن اسلامي
در عمليات والفجر 8 در منطقه فاو به شهادت نايل آمد.
بسم ا.... الرحمان الرحيم و
به نستعين
«من المؤمنين
رجال صدقوا ما عاهدوا ا... عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا»
«از مؤمنین
افرادی هستند که صادقانه به آنچه با خدای خویش عهد بستند وفا کردند پس برخی از آنان
شربت شهادت نوشیدند و برخی دیگر در انتظارند و تغییر رأی ندادند.»
خدایا شب عاشوراست، شبی که
فردا سردار کربلا به شهادت می رسد، خدایا چه شبی است که به درگاهت آمده ام.
خدایا مرا دست خالی برنگردان
که من گناهکارم.
خدایا چگونه وصیت نامه بنویسم
در حالی که سراپا گناه و معصیتم ، سراپا نقص و نافرمانی ام؛ گرچه از رحمت و بخشش تو
ناامید نیستم. ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم و می ترسم رفتنم خالص
و مخلصانه نباشد و در درگاهت پذیرفته نشوم. یا رب العفو.
خدایا اگر در حالی که از من
راضی نباشی، بمیرم؛ای وای که سیاهروز خواهم بود.
خدایا چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی
هستی، هیهات که چقدر غفلتها کرده ام .
چقدر لذت بخش است که انسان
برای دیدار پروردگارش آماده باشد. ولی چه کنم که تهيدستم، خدایا قبولم کن.
سلام بر روح خدا، نجات دهنده
ما از منجلاب عصر حاضر، عصر ظلم و ستم و عصر کفر و الحاد،
عصر مظلومیت اسلام و پیروان
واقعی آن،
عزیزانم اگر شبانه روز شکرگزار خدا باشیم که نعمت
اسلام و امام را به ما عنایت فرموده است، باز
هم کم است. آگاه باشیم كه سرباز صادق و راستین این نعمت شویم. خطر وسوسه های درونی
و دنیافریبی را شناخته و برحذر باشیم که صدق نيت و خلوص در عمل تنها چاره ساز ماست.
ای عاشقان اباعبدا...(ع)، بایستی
شهادت را در آغوش گرفت،
بایستی گونه ها از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان
قلب تندتر بزند،
بایستی محتوای فرامین امام
را درک و عمل نمائیم تا بلکه دری از تکلیف خود را در شکرگزاری به جا آورده باشیم.
اما وصیتی به خانواده ام
دارم:
پدر و مادر عزیزم از نبود من گریه نکنید و افتخار
کنید که چنین فرزندی را بزرگ کرده اید و در راه خدا قربانی داده اید.
از شما می خواهم مرا حلال کنید، چون خیلی موقع شما
را ناراحت کرده ام و یا از گفته های شما نافرمانی کرده ام، امیدوارم فرزند گناهکارتان
را ببخشید.
ای برادرانم و عزیزانم این را بدایند که اسلام تنها
راه نجات و سعادت ما و شماست. همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید.
پشتیبان امام و انقلابش باشید و از ته قلب مقلد امام باشید و فرزندانتان
را نیز همان گونه تربیت دهید که سربازان باایمان و عاشق شهادت و علمداران صالح و وارث حضرت ابوالفضل(ع) برای اسلام به بار آیند.
ای خواهر عزیزم ناراحت و غمگین مباش که برادری را
در راه خدا از دست دادی، چرا که جان من هدیه ای ناقابل است که انشاء ا... خداوند آن را قبول فرماید.
در خاتمه از همه کسانی که از من رنجيده اند طلب بخشش
دارم و امیدوارم خداوند مرا با گناهان بسیار بیامرزد.
خداوندا، به پدر و مادر و خواهر و برادرانم و تمام
خانواده و فامیل هایم در نبود من صبر بسیار عطا فرما.
ای دوستان عزیزم خیلی موقع
شماها را ناراحت کرده ام، امیدوارم به بزرگی خودتان مرا بببخشید و در دعاهایتان برای
جان و جانان امام ،عارف پیر جماران دعا کنید. والسلام.
قطره قطره خون هر شهیدی آفتاب
را شرمسار می کند: جنگ، جنگ تا رفع فتنه در عالم. و اگر جنازه ام به دست شما رسيد در
گلزار شهدای خوی دفن بکنید و اگر نه صبر داشته باشید.
و ای دوستان عزیزم به یاری
رزمندگان اسلام بشتابید که آنها چشم به شماها دوختند.
خدایا مرا پاکیزه بپذیر.
خداوندا به حق آل اطهار
به خون سرخ مردان فداكار
به مشك خشك عباس علمدار
ز آفتها خميني را نگه دار
24/9/64
منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران
