شنبه, ۰۶ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۵۵
بر زبان انداختند این قصه را غمّازها عشق، تلمیحی ست از ابروی تیراندازها

بر زبان انداختند این قصه را غمّازها

عشق، تلمیحی ست از ابروی تیراندازها

ای برادر! زخم‌ها زیباترت خواهند کرد

آدم آسان می‌شود دلبسته‌ی سربازها

«لشکرِ صاحب‌زمان» آماده‌ی دل‌دادن است

باز می‌سازی وطن را با همین آوازها

وقت تقسیمِ کبوترهاست‌اي دل هیچ‌کس

مقصدِ ما را نمی‌داند در این پروازها

هم‌قطاری‌ها مبادا شب به غفلت بگذرد

رد شویم از ایستگاهِ اولِ اعجازها

عشق را از پادگان‌های جنوب آموختم

از تو می‌گویند اندیمشک‌ها، اهوازها

آرش پورعليزاده

منیع: چشمه آیینه


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده