چهارشنبه, ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۲۷
دل غریب من از گردش زمانه گرفت به اد غربت زهرا بسی بهانه گرفت...

لحظه های غمبار

دل غریب من از گردش زمانه گرفت به اد غربت زهرا بسی بهانه گرفت

شکست بغض گلو سوز من به سوگ بقیع هماره دیده ز دل اشک دانه دانه گرفت

ز نهر جاری چشمم، ز چشمه سار دلم در «سحر چمن عشق صد جوانه گرفت

ز پشت پنجره ها دیدگان پراشکم سراغ مدفن آن خوب بی نشانه گرفت

نشان شعله و دود و نوای زهرا را توان هنوز ز دیوار و سقف خانه گرفت

چه گفت فاطمه کان گونه با تأثر و غم علی مراسم تدفین او شبانه گرفت؟

مصیبت است علی را، که خصم در نظرش تن امید دلش را به تازیانه گرفت

فراق فاطمه را بوتراب باور کرد گهی که چوبه تابوت او به شانه گرفت

فضل اله قدسی (شاعر افغان)

منبع: زن در آیینه دفاع مقدس، تهران، تبلیغات و انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1369

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده