حجاج ایرانی چگونه و به دستور چه کسی به خاک و خون کشیده شدند؟
حجاج ایرانی چگونه و به دستور چه کسی به خاک و خون کشیده شدند
به نقل از مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، در روز نهم مردادماه 1366 شمسی برابر با ششم ذیحجه سال 1407 قمری، هزاران زائر ایرانی و تعدادی از زائران دیگر کشورهای اسلامی در مکه معظمه و خانه خدا، پس از انجام فریضه نماز عصر، به سوی محل تجمع و شروع راهپیمایی در منطقه معابده، رهسپار شدند.
برنامه راهپیمایی در ساعت 16:30 با تلاوت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد. آنگاه پلاکاردهای حاوی شعارهایی در نفی سردمداران بلوک شرق و غرب و اسرائیل و دعوت مسلمین به وحدت برافراشته شد؛ آنگاه جملاتی از پیام رهبر کبیر انقلاب به کنگره حج برای حضار خوانده و ترجمه شد و سپس نماینده امام در حج شروع به سخنرانی کرد.
پس از سخنرانی، تظاهر کنندگان آرام به سوی سه راهی شعب ابوطالب به راه افتادند، مردان و زنان در صفوف جدا حرکت می کردند و جانبازان بر روی ویلچرهایشان در صفوف مقدم بودند
در ساعت 18:40 راهپیمایی به نقطه پایانی رسید. صدای بلندگوها خاموش و مردم به شعارهای خود خاتمه دادند و پلاکاردها در هم پیچیده شد. ناگهان حملات عمال سعودی ابتدا با ریختن آب سرد و پس از آن آب ولرم و جوش بر سر زائران شروع شد.
اما پس از پایان مراسم و به دنبال حرکت مردم به سوی مسجدالحرام برای ادای فریضه مغرب، پس از طی مسافتی، در حالی که در جلوی جمعیت عظیم راهپیمایان، زنان و معلولین انقلاب در حال حرکت بودند، ستونهایی از نظامیان آل سعود هویدا شدند. لحظه ای بعد نیروهای امنیتی و پلیس و گارد سلطنتی سعودی به سوی مردم (بهویژه زنان و معلولان و جانبازان) هجوم بردند و با "باتوم" بر سر و روی حجاج بیگناه کوبیدند.
اینان از یک طرف و مزدوران دیگر نیز از بالای پلهها و ساختمان ها، سنگ و آجر و شیشه و بلوک سیمانی بر سر و روی مردم می ریختند. پس از آن شلیک گازهای سمی و خفه کننده شروع شد و بهدنبال آن رگبار گلولهها به قصد کشتن و نه متفرق کردن راهپیمایان برائت از مشرکین سرازیر شد و پیکرهای پاک انسانهایی که جرمشان اعلام برائت و بیزاری از امریکا و اسرائیل و ایادی ناپاکشان بود، درخاک و خون غلتیدند. زنان بیگناه که چادر از سرشان افتاده بود و در زیردست وپا له می شدند و با گازهای خفه کننده و رگبار گلوله ها به شهادت میرسیدند.
آل سعود حتی به آمبولانسهای حامل مجروحین نیز یورش می بردند و مانع جمع آوری مجروحین می شدند. در نتیجه این حمله و هجوم، در این واقعه ۴۰۲ نفر به تیر مستقیم یا در اثر ازدحام جمعیت کشته (۲۷۵ ایرانی، ۸۵ نیروی پلیس عربستانی و ۴۵ تن از حاجیان دیگر کشورها) و ۶۴۹ نفر زخمی (۳۰۳ ایرانی، ۱۴۵ عربستانی و ۲۰۱ از دیگر ملیت ها) شدند.
برگزاري مراسم برائت از مشرکين در جريان اجتماع بزرگ و پرشکوه حجّ، تاثير آن را دوچندان ميکند. با توجه به اين اهميت، رهبر کبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري، حضرت آيت اللَّه خامنه اي، همه ساله بر انجام هرچه باشکوهتر مراسم برائت از مشرکين تاکيد داشته و دارند.
اما به نظر می رسد ماجرای جمعه خونین موضوعی تصادفی نبوده است و از مدت ها پیش مسئولان سعودی برای اجرای آن اتخاذ تصمیم نموده بودند. برای اثبات این ادعا تنها به برخی شواهد اشاره می گردد که موارد بسیار دیگری نیز از این قبیل می توان به عنوان شاهد مثال ذکر کرد:
1ـ در روز پنجم ذیحجه (1 روز پیش از واقعه)، بیمارستانها و سازمانهای بهداری اعلام کردند که هیچ مراجعه کننده ایرانی را برای درمان در روز ششم ماه نخواهند پذیرفت.
2ـ یک ساعت قبل از شروع راهپیمایی، درهای ورودی به بنای بزرگ مخصوص حجاج اردنی و فلسطینی بسته شد و به هیچ کس اجازه داخل یا خارج شدن از آن داده نمی شد.
3ـ سطح بام بناهای واقع در جانب چپ راهپیمایی از کپسولهای خالی و سنگها و آجرها و ابزار آلات از کار افتاده که در طول برخورد به سوی حجاج پرتاب شد، انباشته شده بود. برخی از صاحبان این خانه ها ابراز داشته بودند که این وسایل چند روز قبل از جانب حکومت سعودی به بام آنها منتقل شده بود.
4ـ تغییر آرایش پلیس که برخلاف سالهای قبل در دو سوی مسیر نایستاده و صف آرایی آنها در انتهای مسیر حرکت حجاج و یا قرار گرفتن فرماندهان پلیس در پشت سر نیروها برخلاف گذشته که فرماندهان 100 متر در جلوی گردان خود می ایستاده اند.
5ـ در سالهای گذشته با توقف اتومبیلهای سواری در مسیر راهپیمایی سعی در ایجاد موانع فیزیکی برای گسستن صفوف راهپیمایان داشتند اما در آن سال از توقف خودروها در طول خیابان محل برخورد نهایی منع کردند و اتومبیلها را از نزدیک شدن به مسیر مسجد ملک تا تقاطع خیابان عبدالله بن زبیر باز داشتند.
6ـ در سالهای گذشته مأموران پلیس در میان راهپیمایان حاضر می شدند تا از انتشار جزوه ها پیشگیری کنند اما در آن سال هیچیک از آنان داخل راهپیمایی نشدند و باتوم به دست صف آرایی کرده بودند.
جدای این قبیل نمونه های میدانی باید به سخنان متفاوت در ملاقات وزیرخارجه سعودی در ریاض با کاردار جمهوری اسلامی و ملاقات وزیر حج و امور اوقاف سعودی با نماینده ایران در روز چهارم ذیحجه و تفاوت لحن مذاکرات آنها اشاره کرد.
همچنین عملکرد رسانه ها که در این گونه موارد بیش از هر چیز به جذابیتهای خبر و پرداختن به ابعاد کشته ها و زخمی ها و... علاقه نشان میدهند، در این موضوع کاملاً متفاوت بود و از همان ابتدا بیش از هر چیز به تطهیر مسئولان سعودی پرداخته بودند.