حمید نگران مادر است و نامه اش را خطاب به برادر می نویسد
نام: حمید غفاری آذر
تولد: 1339
محل شهادت: جفیر
تاریخ شهادت: 24/4/1361
بسم ا...الرحمن الرحیم
برادرجان سلام علیکم
حالتان چطور است، امیدوارم که به یاری خدا حالتان خوب بوده و هر چه بیشتر و بهتر در راه خدمت به اسلام و انقلاب کوشا بوده و هر کدام در سنگری برای حفظ و گسترش انقلاب اسلامی موفق و توانسته باشیم، دین خود را ادا کنیم. برادر جان من اکنون در جبهه نیسان در چند کیلومتری سوسنگرد هستم و تقریباً پانزده روز می شود که به این جبهه اعزام شده ایم و اسکان داریم. که امروز یا فردا برای کمک به آزاد کردن خونین شهر به آن منطقه اعزام شدیم که چون انشاء ا... آزاد شدن هویزه امروز تمام می شود و پادگان حمید نیز محاصره شده، لذا عملیات در این منطقه تقریباً در حال تمام شدن است که آن هم انشاءا... در مرحله های بعد عملیات آزاد می شود. باری از اینکه بدون خبر و اطلاع آمدم بی اندازه عذر می خواهم. چون نمی خواستم در خانه بفهمند و می دانستم که اگر مادرمان (توران جان) بفهمد ناراحت شده و دائم فکرش در اینجا می ماند. لذا چون شما موقع تلفن زدن گفته بودید که روز جمعه به تهران می روید و احتمال دارد در تبریز مرا ببنید، لذا کوتاهی کرده، نخواستم در تلفن به شما اطلاع دهم و فکر کردم که حتماً شما را در تبریز می بینم، چون از بسیج گفته بودند که روز شنبه یا یکشنبه اعزام می شود. ولی شب پنجشنبه از رادیو و تلویزیون اطلاع دادند که فردا می رویم و من نیز در راهپیمایی این جریان را فهمیدم. و با عجله خود را به سپاه رساندم و دیگر مهلت تلفن زدن برایم پیش نیامد. و چون تصمیم داشتم به شما اطلاع دهم باری امیدوارم از کوتاهی که کرده ام، درگزرید. ضمناً جریان را به خانه مخصوصاً به توران جان اطلاع ندهید. سلام مرا به تمام اهل خانه و فامیل و پدر عزیزمان و آقا رضا و علیرضا و زهرا خانم و خواهر و بچه ها و آقای انسان دوست و طیب خانم و محسن و اسماعیل و فاطمه و خلاصه به همه برسانید و از عوض من از صورت داود و سجاد و هادی و سمیه محکم ببوسید. باری از اینکه مزاحم وقتتان شدم عذر می خواهم و غرض از نوشتن نامه انجام تکلیف و عرض سلام بود. و از نارسایی و ناخوانا بودن نامه معذرت می خواهم. چون وقت تنگ است و ماشینی به سوسنگرد می رود. لذا زود زود نوشتم. همه را به خدا می سپارم و از خدا می خواهم که در فرج آقا امام زمان تعجیل کرده و ما را سربازان صدیق آن جناب کرده و در آخر شهادت را در رکاب ایشان نصیبمان فرماید. انشاءا... بعد از ادای نماز واجب، دعا برای امام عزیزمان و پیروزی نهای رزمندگان از یادتان نرود. التماس دعا.
ضمنا برای آقای ایمانی و جلیل زاده و سایر برادران دادسرا سلام برسانید. مطالب زیاد بود ولی چون وقت خیلی تنگ است لذا نتوانستم بنویسم.
کوچک و دعا گوی شما حمید غفاری آذر مورخ 61/2/13
منبع : مرکز اسناد