يكي از عوامل مؤثري كه باعث شد رضا در جبهه هاي مقدم حضور يابد، لبيك گفتن به نداي رهبر كبير انقلاب مبني بر اينكه سنگرها را خالي نگذاريد.

نوید شاهد آدربایجان غربی: «شهيد رضا شاه حسيني» یکم اردیبهشت 1341 در يك خانواده مذهبي و متدين در شهرستان سلماس ديده به جهان گشود. پس از سپري كردن دوران طفوليت پا به محيط تعليم و تربيت نهاد. تحصيلات ابتدائي و راهنمائي را در زادگاه خويش به پايان رساند. به دليل عدم استطاعت مالي و كمبود امكانات زندگي نتوانست به تحصيل ادامه دهد و ترك تحصيل کرد و به عنوان كمك راننده در نزد برادرش مشغول كار شد تا از اين راه باري را از دوش خانواده برداشته باشد.

وي فردي فداكار و دلير و شجاع و بي باك و مهربان و مؤمن بود. در انجام فرايض ديني بسيار جدي و كوشا بود. هرگز نماز و روزه اش را ترك نمي كرد، سراسر زندگيش شور و عشق به ميهن اسلامي بود و هميشه آرزو داشت كه ايران اسلامي به پيروزي برسد و در حفظ آبرو و حيثيت ملي و حرمت خون شهدا بي شائبه تلاش مي كرد.


وی قبل از انقلاب به دليل ظلمهايي كه رژيم بر عليه طبقه محروم مي كرد آگاهي كامل داشت و هميشه سعي داشت كه به مخالفت با او بپردازد و در اين خصوص مردم را آگاه مي كرد. بعد از پيروزي انقلاب به دليل عشق وعلاقه وافر به امام امت دائماً در تبليغات و تظاهرات شركت فعالانه داشت و در صف مقدم تظاهركنندگان گام برمي داشت. اين مرد مبارز با نثار كردن جان خود، دِين خود را به انقلاب ادا نمود. روحش شاد و راهش پررهرو باد.


 در 18 سالگي به خدمت سربازي فرا خوانده شد. پس از گذراندن دوره آموزش نظامي باري دفاع از وطن اسلامي به خطوط مقدم جبهه منتقل شد و در منطقه عملياتي خونين‌شهر به آفريدن حماسه ها و رشادت ها پرداخت و به همراه ديگر رزمندگان به مبارزه با كافران بعثي مشغول گرديد.يكي از عوامل مؤثري كه باعث شد رضا در جبهه هاي مقدم حضور يابد، لبيك گفتن به نداي رهبر كبير انقلاب مبني بر اينكه سنگرها را خالي نگذاريد. 

قبل از اينكه به جبهه اعزام شود از مادرش خداحافظي كرد و گفت اگر برنگشتم حلالم كنيد چون من با ميل و اراده خود به جبهه ها مي روم. هرگز برايم گريه نكنيد چون با اشكهايتان دشمن را شاد مي كنيد.

خواهر شهيد از خاطرات دوران حضور در جبهه برادرش چنين بيان داشت: 
هر موقع برادرم از جبهه به مرخصي مي آمد، ما همگي دور او جمع مي شديم و از او مي خواستيم كه از خاطرات حضور در جبهه و برادران رزمنده براي ما تعريف كند و به حرف هايش كاملاً گوش مي داديم. هميشه در ابتداي حرفش مي گفت من نمي دانم اين برادران چه روحيه قوي دارند كه اين همه شجاعت و تهور و جسارت از خود نشان مي‌دهند. بدون هيچ اجباري براي رفتن به خط مقدم از همديگر خواهش و تمنا مي‌كنند و سبقت مي‌گيرند و مثل يك برادر به حرف هاي همديگر گوش مي‌كنند و به همديگر احترام مي‌گذارند. غذاي خود را بين آنها تقسيم مي كنند.
سرانجام وی با همه خوبي هايش پس از 13 ماه مبارزه و مقاومت در دهم اردیبهشت 1361،در خرمشهر بر اثر اصابت گلوله پس از حماسه هاي بي شمار به درجه رفيع شهادت نائل گشت.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
منبع : اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان آذربایجان غربی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده