خاطرات آقای عباسعلی تیمورزاده، همرزم شهید کریم امراهی
چهارشنبه, ۰۷ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۵۴
شهید امراهی در هر مسئولیتی که می یافت، خدمات بي سابقه و رشادتهاي زیادی از خود نشان می داد که بیان آنها مشكل خاطرات آقای عباسعلی تیمورزاده، همرزم شهید کریم امراهیو دور از توصیف زبانی است.



نوید شاهد آذربایجان غربی: پاسدار دلاور و فرمانده شهيد «كريم امراهي» در سال1332 در روستاي قره‌قشلاق ديده به جهان گشود. دوره راهنمايي بود که سنگر علم را رها کرده و برای پیروزی انقلاب از جان و دل تلاش کرد سپس به شغل دامداري و كارگري پرداخت. با پیروزی انقلاب به عضویت بسیج و عضویت رسمی سپاه در آمد. در مناطق حاج عمران و سردشت و پاكسازي مناطق مختلف كردستان در مسئولیتهای مختلف «مسؤولیت بررسی پایگاه های سلماس»، «معاون و مسؤول محور محور خناون»، «معاون گردان حضرت رسول(ص) (جندا...)»، «فرماندهی گردان حضرت امام حسین(ع)»، «فرماندهی گردان جندا... سلماس» فداکارانه فعالیت نمود. این سردار برومند اسلام وخستگی ناپذیر به خاطر عشق به خدا و اسلام همیشه آماده حضور در جبهه ها بود که در نهایت در دهم شهریور سال 68 در روستای میدانلار سلماس در درگیری با افراد حزب دموکرات به مقام والای شهادت نائل آمد. 

وقتي سردار عزیز کریم امراهی به عضويت سپاه درآمد اولين دوره را در پادگان خاصاوان تبريز به پايان رسانيد. نخست بررسي پايگاهاي سلماس بر عهده داشت و پس از مدتي خدمت در اين سمت به معاون محور خناون درآمد. چندين سال در اين محور مشغول خدمت بود و بعد مسؤول محور شد. چون منطقه كردستان آلوده بود، ايشان شب و روز نداشت. هميشه فكرشان خدمت به انقلاب و اسلام بود. تك تك مردم كردستان از ايشان راضي بودند. 
مدتی بعد به گردان حضرت رسول(ص) سلماس انتقال يافت و در اين گردان به عنوان معاون گردان مشغول خدمت شد. ايشان به مراتب رشادتهاي بي سابقه‌اي از خود نشان دادند، از آن جمله پاتك حاج عمران بود كه چندين روز در تپه شهداء از خط محافظت كرد و بعد از آن به منطقه سردشت مأموريت يافت كه ايشان در همه مأموريتها در هر زمان و سمتی که بودند، حضور فعال داشتند.
 شهید امراهی بعد از مدتي به سمت فرماندهي گردان نائل آمد، در اين مسئولیت نیز خدمات بي سابقه‌اي كرد که گفتن آنها مشكل و دور از توصیف زبانی است. از جمله در منطقه عملياتي سردشت به نام «دوفاخه» ايشان اسراي عراقي را به پشت خط انتقال دادند و پس از آن كه در منطقه حاج عمران در عمليات كربلاي2 رشادتهاي زیادی از خود نشان دادند كه واقعا در واقعه جنگ تحميلي ثبت مي شود.

ماموریتی دیگر و شهادت
 بعد از آن در مأموريتهاي پي در پي درون مرزي كه به گردان محول مي شد ايشان با جان و دل شركت مي كرد. ما از اول خدمت تا موقع شهادت با هم بوديم. بعد از مأموريتي كه در منطقه مهاباد داشتيم طي پيامي از آنجا به طرف سلماس حركت كرديم. گردان در آن شب در پادگان سليمان خاطر مستقر شد و ايشان براي جلسه‌اي به مقر گردان قدر در كردوان رفتند. صبح به گردان، پيام حركت به طرف كردستان سلماس را دادند. در ساعت5 بعدازظهر9 شهريور ماه به منطقه دوستان رسيديم. ايشان از گردان جدا شدند تا ادوات را در محلي به نام میدانلار مستقر كند و پس از مدتي كه ما در پايگاه دوستان بوديم ناگهان صداي شليك آرپي جي را شنيدم و به دنبال آن تيراندازي شروع شد. بعد از مدتي اطلاع يافتيم كه ايشان و چندين نفر از نيروهايش به شهادت رسيده اند.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.

منبع: پرونده فرهنگی بنیاد شهید آذربایجان غربی


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده