بعضى از آن مؤمنان مردانى هستند كه به عهد و پيمانى كه با خداى خود بستند كاملا وفا كردند بعضى هم برآن عهد ايستادگى كردند تا در راه او شهيد شدند و برخى با انتظار مقاومت كردند و به هيچ وجه عهد خود را تغيير ندادند .


نام شهید : نورمحمد

نام پدر : عبدمحمد

تاریخ تولد : 1347

محل تولد : لنده

تاریخ شهادت : 63/12/24

محل شهادت : جبهه جنوب

زیارتگاه :  گلزار شهدای لنده

 

وصيت‌نامه  

بسم الله الرحمن الرحيم

بنـام او ، بنـام خدا ، كه از او ئيم ، براى اويم ، هستى ام براى اوست . رفتنم براى اوسـت و بـازگشتـم بــه سوى اوست . من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهـدوا ا. . . . عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بذلو تبديلا

بعضى از آن مؤمنان مردانى هستند كه به عهد و پيمانى كه با خداى خود بستند كاملا وفا كردند بعضى هم برآن عهد ايستادگى كردند تا در راه او شهيد شدند و برخى  با انتظار مقاومت كردند و به هيچ وجه عهد خود را تغيير ندادند . شهادت هديه اى است‌گرانبها از جانب خداوند تبارك و تعالى براى بندگان خالص خود كه نصيب هر كس نمى شود . انسان بايد در راهى صبر كند كه سعادتش در آن خط باشد و به الله سوگند من سعادت خويش را نمى يابم مگر در پيمودن خط خونين اباعبدالله الحسين (ع) كه راه تمامى شهداى انقلاب اسلامى است . جهاد در راه خدا گذشتن از علائق نفسانى و حسين وار شدن به حسينى كوفه شدن است و به همين كجائى و چكار مى كنى . آنچه گذشت هيچ است و آنچه كه خواهد گذشت چه ميدانم كه چه خواهد شد . پس من هستم و اكنون بر خيزم و به فكر خويشتن باشم «اليوم عمل بل حسابو . . . » امروز ميدان كار و فردا بازار مزد است امروز عمل است بدون حساب و فردا حساب است بدون عمل . اى دوستان عزيز آنگاه كه محيط را از همه انسانها خالى مى بينيد و لحظه اى از همه جا قطع نظر كنيد و همه موجبات خود را كنار گذاريد و از همه جا ببريد و به سوى خويش برگرديد و در غلاف وجو خود فرو رويد و به دقت بنگريد كه گذشته ها رفته و آينده ام مجهول الحال است و با خود زمزمه كنيد كه چه خواهيم شد و تا كى حيات خواهيم داشت و عاقبت چه مرض و حادثه اى به سراغم خواهم آمد و بالاخره چه روزى و با چه كيفيتى اين قفس تن شكسته خواهد شد و مرغ محبوس پرواز خواهد كرد . چه آنكه اين مطلب قطعا مورد شك نيست و بالاخره شدنى است كه آيا به كجا و چگونه خواهم رفت و اما شما اى پدر ومادرم بدانيد و مطمئن باشيد من امروز در راه جاودانه ام گام نهادم كه انتهاى آن انشاءالله مستضعفين است بارها پيش خودم زمزمه نمودم كه شما براى من زحمت بسيار كشيديد و من هم در آخر نتوانستم زحمات شما را جبران نمايم در حق شما خيلى كوتاهى نمودم ودين خودرا نسبت به شما به طور صحيح ادا نكردم ولى مى دانم كه قطعا به مكانى خواهم رفت كه تا نقوس تكميل و روانها تطهير نباشند كسى نمى تواند به اين منزلگه دسترسى پيدا كند و در همين جا وصيت نموده ام را به پايان مى رسانم . خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار

منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده