فرمانده دسته در شلمچه
انگیزه اصلی شهید نابودی کفر و دشمن بود و نجات دادن مستضعفین و محرومین از چنگ استکبار جهانی و به قدرت نشاندن نظام جمهوری اسلامی و عدل الهی.

نوید شاهد آذرابیجان غربی: پاسدار و طلبه شهید «ميراكبر موسوی»، در روستای «ارکوین» شهرستان چالدران به دنيا آمد. تحت تاثیر تربیت نیکوی خانواده، بطرف خطوط معنوی و الهی کشیده شد و در آن مسیر و در جهت خدمت به اسلام و قرآن تا پایان سطح لمعتین ادامه تحصیل داد. دوران انقلاب کم سن و سال بود اما همچنان به ندای مظلومین جهان و فرمایشات امام لبیک گفت. با آغاز جنگ تحمیلی، با انگیزه نابودی کفر و دشمن، به عنوان پاسداربه ميدان هاي نبرد اعزام گرديد. فرمانده دسته در شلمچه بود که نوزدهم بهمن 65، در عمليات كربلاي 5 در منطقه شلمچه به هنگام نبردی دلاورانه با دشمنان اسلام و قرآن به افتخارآفرينان جاويد تاريخ پيوست. 


چون موج رميده ما بيقراري مي كرد
از مرز عقيده پاسداري مي كرد 
با نقش شگرفف عشق در چشمه چشم 
تعليم طريق جان نثاري مي كرد 

دهم بهمن 1344، كوههاي سر به فلك كشيده و استوار ماكو شاهد تولد فرزندي بودند كه بايد در روستای «ارکوین» شهرستان چالدران به دنيا مي آمد و پرورش مي يافت و قامت و شهامتي پيدا مي كرد كه خصم زبون از ابهتش به هراس بیافتد. نام این کودک را که از تبار سیدان بود، اکبر نامیدند.
پدر میر حسین بود و کشاورزی می کرد و مادرش منظره نام داشت.
شهید هر چند که در هنگام شروع انقلاب کم سن و سال بود اما همچنان به ندای مظلومین جهان و فرمایشات امام لبیک گفت و در تظاهرات و راهپیمائی شرکت داشت و مداوم از کافران و دشمنان بیزاری می جست.
از ابتدای کودکی فردی مؤمن و معتقد به اسلام بود، و در انجام فرایض دینی کوتاهی نمی کرد. مطیع ولایت فقیه و جمهوری اسلامی بود. شهید علاقه ای شدید به امام داشت و نسبت به دستورات و فقهای ولایت فقیه جدی بود و در جهت مستدام بودن نظام جمهوری اسلامی تلاش می کرد.

ايستادگي اش كوهها را به رشك وا مي داشت. بنا به تمايلات و عقايد مذهبي خانواده، به سوي معنويت رهنمون گرديد، و در آن مسير به تحصيل علم پرداخت. وی تحت تاثیر تربیت نیکوی خانواده، بطرف خطوط معنوی و الهی کشیده شد و در آن مسیر و در جهت خدمت به اسلام و قرآن تا پایان سطح لمعتین ادامه تحصیل داد.
 به علت علاقه وافر به شناخت عرفان، معارف اسلامی و تجسمی به شناخت عرفان مشغول بود و بیشتر در این زمینه تحقیق می کرد. شهيد ميراكبر موسوي، طلبه اي بود كه طالب علم  و حقيقت بود و دوست داشت تا همراه با کسب علوم به مبارزه علیه دشمنان اسلام بپردازد و در كنار رزمندگان باشد.
با آغاز جنگ تحمیلی، دلش می خواست تا فضاي روحاني جبهه را از نزديك لمس كند و در آنجا انجام وظيفه نمايد. انگیزه اصلی ایشان نابودی کفر و دشمن بود و نجات دادن مستضعفین و محرومین از چنگ استکبار جهانی و به قدرت نشاندن نظام جمهوری اسلامی و عدل الهی. 
با عشق و علاقه و ایمان قلبی کافی برای اعزام به جبهه آماده بود و می دانست که در این راه شهید خواهد شد. 
تا اينكه روزی فرا رسید که به عنوان پاسداربه ميدان هاي نبرد اعزام گرديد. فرمانده دسته بود اما دوش به دوش رزمندگان و همسنگرانش به نبردي بي امان با دشمن می پرداخت و هیچ چیز باکی به دل نداشت. در نهایت، نوزدهم بهمن 65، در عمليات كربلاي 5 در منطقه شلمچه به هنگام نبرد با دشمنان اسلام و قرآن به افتخارآفرينان جاويد تاريخ پيوست. 
 سيد شهيد كه امام را عاشقانه دوست مي داشت و خود را در راه اسلام و انقلاب فدائي کرد و در اطاعت از امر ولي فقيه به هدف خود رسید.

شهید به امر تولی و تبری عمل می نمود و با دوستان خدا، اسلام و قرآن دوست بود و با دشمنان به مقابله می پرداخت. رفتار و اخلاق حسنه ای با دوستان و آشنایان داشت و آنها را برای انجام واجبات دینی هدایت می کرد، برای همین در بین دوستانش از محبوبیت خاصی برخوردار بود.

منبع : اداره انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده