سالروز آسمانی شدن بسيجي شهيد
دفاع از آرمانهای اسلام و امام برایش مقدس تر شده بودند. فکر جبهه و ایستادگی در برابر دشمن ظالم، حتی برای یک لحظه رهایش نمی کرد. آخر سر در بسیج ثبت نام کرد و از طرف بسيج عازم جبهه شد.

 
به گزارش پایگاه جامع نوید شاهد آذربایجان غربی؛ بسيجي شهيد، «يعقوب زارع قره قشلاق»، سال 1345 در روستای لاهيجان از توابع شهرستان مهاباد متولد شد. تا کلاس سوم دبیرستان، تحصیلاتش را ادامه داد. دوران پیروزمند انقلاب اسلامی با وجود کمی سنش، درکی والا از امام و راهش داشت و در كنار درس و تحصيل به حركت هاي انقلابي دست می زد. سوم دبیرستان درس می خواند که دیگر تاب نیاورد و آخر سر در بسیج ثبت نام کرد و از طرف بسيج عازم جبهه شد. در عمليات هاي مختلف شركت کرد، سرانجام بعد از عمري تلاش پرثمر در راه انقلاب اسلامي و دفاع از کیان و وطن، دهم آبان ماه 61 در منطقة سومار، در عمليات مسلم بن عقيل(ع)، در مقابله با دشمن بعثي به فيض عظيم شهادت نايل گرديد.

دفاع از آرمانهای اسلام و امام برایش مقدس ترین بودند؛ شهید یعقوب زارع

سال 1345 در روستای لاهيجان از توابع شهرستان مهاباد کودکی ديده به جهان هستی گشود که نامش را یعقوب نهادند. پدرش نظامي بود و به همین علت بعد از سه سال اقامت در شهر پسوه به شهرستان عجب شير منتقل شد. بنابراین به این شهر نقل مکان کرده و شش سال آنجا اقامت کردند. سپس به طور دائم به شهر اروميه منتقل شدند.
زمان مدرسه رفتنش که فرا رسید، با شوق کودکانه ای، راهی مکتب کسب علم شد. دوره ابتدایی و راهنمایی را با هوشیاری و موفقیت پشت سر گذاشت. دوره دبیرستان با شروع جنگ تحمیلی همزمان شده بود که تا کلاس سوم دبیرستان، تحصیلاتش را ادامه داد.

در دوران انقلاب اسلامی :
تحصیلش در دوره راهنمایی، همزمان با انقلاب اسلامی بود. او با فعالیت های انقلابیش در مدرسه و مسجد، سهمی چشمگیر در ترغیب دانش آموزان مدرسه برای آشنایی با امام داشت. او در كنار درس و تحصيل به حركت هاي انقلابي دست مي زد و به عنوان عضوي مؤثر در انجمن اسلامي دبيرستان با افكار و جريانات ضدانقلابي مقابله مي کرد.
دوران پیروزمند انقلاب اسلامی با وجود کمی سنش، درکی والا از امام و راهش داشت. در مدرسه، همکلاسیهایش را برای تظاهرات ترغیب می کرد و در مورد امام خمینی با آنها حرف می زد. اهداف امام را خوب می دانست، برای همکلاسیهایش از عشق و علاقه ای که نسبت به امام در دلش بود، می گفت.
زمانی که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی شکوه و جلال می یافت و پر خروش تر از روز قبل، خروش و جبروتی خاص می یافت و دل های خوابیده مؤمنین و عاشقان راه خدا بیدار می شد، و عاشقانه دل به راه انقلاب می بستند. شهید یعقوب زارع چون این مؤمنین مجذوب انقلاب شد و فعالیت های چشمگیر و قابل ملاحظه ای (پخش اعلامیه،  شرکت در مراسم تظاهرات و انواع سخنرانی) را دنبال می کرد. این فعالیت ها زمینه ساز آینده درخشانش شد. این مبارزات با فراز و نشیب های انقلاب اسلامی همراه بود. این فراز و نشیب ها، ازمبارزه با منافقین و دیگر گروهک های ضد انقلاب گرفته تا مبارزه در طول جنگ تحمیلی صدام بر علیه ایران ادامه داشت. این مبارزات در هر جریانی بسته به جریان ضد انقلاب، گستردگی و توسعه بیشتری می یافت.


اعزام به جبهه و شهادت:
 دبيرستان را تا كلاس سوم نظري در دبيرستان شهيد مفتح ادامه داد. اما دیگر نتوانست تاب بیاورد، که او در مدرسه باشد و مردم انقلابی، در جبهه ها باشند. 
او یک دانش آموز دبیرستانی نبود، فکر و ذهنش بسیار بارورتر و بالغ تر از این حرفها بود. تصمیمش را گرفته بود. مهم نبود که تنها یکسال به دیپلم گرفتنش مانده است. دفاع از آرمانهای اسلام و امام برایش مقدس تر شده بودند. فکر جبهه و ایستادگی در برابر دشمن ظالم، حتی برای یک لحظه رهایش نمی کرد. آخر سر در بسیج ثبت نام کرد و از طرف بسيج عازم جبهه شد. 
در عمليات هاي مختلف شركت کرد، سرانجام بعد از عمري تلاش پرثمر در راه انقلاب اسلامي و دفاع از کیان و وطن، دهم آبان ماه 61 در منطقة سومار، در عمليات مسلم بن عقيل(ع)، در مقابله با دشمن بعثي به فيض عظيم شهادت نايل گرديد.
یک روز قبل از تشییع جنازه پیکر پاک شهید، روز یک شنبه ظهر ساعت 12 از طرف تعاون به سرپرست خانواده اطلاع داده شد و تا عصر آتی همان روز تمامی اعضای خانواده از شهادت ایشان خبردار شدند. هر کسی که شهادت ایشان را در راه اسلام می شنید، تمام گذشته ایشان ،مبارزات و سعی و کوشش ایشان و روابط عاطفی و خانوادگی گذشته ایشان مانند فیلمی زودگذر از جلو چشمانشان می گذشت.

خصوصيات اخلاقي:  
در هر زمینه ای مقید و پیرو دستورات اسلام بود و خصوصیات اخلاقی اش نیز از این دستورات نشأت می گرفت و بدانها عمل می کرد. کردار، اخلاق، منش و  برخورد اجتماعی ایشان همه و همه تا حد توانش و نیروی فکری و جسمی اش تابع و پیرو امام و دستورات قرآنی بود. بسیار نرم و خوش اخلاق و پر جاذبه بودند. در ایام عید وقتی برای خرید مقداری مایحتاج می رفتیم ایشان دائما گوشزد می کردند که باید زمانی دست به خرید و خریدهای عید بزنیم که همه فقرا و مستمندان قدرت خرید و قدرت مالی داشته باشند و مثل ما قصد خرید عید کنند.
ایشان بسیار متواضعانه و بسیار مؤدب بود. نسبت به پدر و مادر و برادر و خواهر بسیار مهربان و خود را در مورد مشکلات آنها مسؤول می دانست.

پیام خانواده شهید: 
خانواده شهدا و ای داغدیده ها و ای فرزند از دست داده ها در راه اسلام و قرآن، حرف اولمان با مادر شهداست: مادران عزیز و زحمتکش که در طول زندگانی، فرزندت را از کودکی با رنج و مشقت بزرگ کرده ای، تو باید افتخار کنی که پسرت را در راه خدا هدیه کردی. مادران عزیز دعا کنید که این شهیدی که به درگاه خدا هدیه کرده اید، خداوند بپذیرد. 
 ای پدران عزیز ما می توانیم تجسم کنیم که با غرور سرت را بالا می گیری و به خودت می بالی که فرزندت را در راه خدا هدیه کردی 
و ای برادران شهید حتما سعی کنید که سلاح افتاده بر زمین شهدا و برادرانتان را بردارید و راه آنها را ادامه دهید
 و ای خواهران شهیدان، هیچ گاه از کسب علم و دانش مخصوصا معارف اسلامی غافل نشوید و وقتتان را ارج نهید و از تلاش باز نمانید و سعی کنید که پیام خون سرخ شهدا را به همگان برسانید و این کار را فقط در پرتو کسب معارف اسلامی و الهی می توانید انجام دهید.
به امید پیروزی اسلام بر کفر و ظلم

منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده