اولین نفری بود که به یارانش پیوست/ آرزوی شهادت ؛ شهید مهدی امینی

نوید شاهد آذربایجان غربی: مهندس مهدی امینی به سال 1332 در ارومیه به دنیا آمد،  سال 1350 وارد دانشگاه علم و صنعت تهران شد و به سال 1356 در رشته مهندسی راه و ساختمان مراحل عالی تحصیل را به پایان رسانید و به جریان مبارزه با رژیم طاغوت پیوست . ایام پر حادثه انقلاب اسلامی را با تلاش و تکاپو سپری کرد و در پیشبرد اهداف امام با جان و دل تلاش کرد. با شروع جنگ تحمیلی در اولین روز دفاع مقدس دوشادوش سردارانی چون مهدی باکری عازم جبهه جنوب شد و در بهمن 1359 با دعوت سپاه به ارومیه بازگشته و فرماندهی واحد عملیات سپاه را عهده دار می گردد و فصلی دیگر از دلاورمردیهای این سردار بزرگ رقم می خورد. 

در حماسه دارلک، شهدای زیادی تقدیم انقلاب شد که آن زمان، فرماندهی سپاه را سردار شهید مهدی امینی بر عهده داشت. بسیاری او را در حماسه دارلک مقصر می دانستند و به او توهین می کردند. شهید مهدی امینی به لحاظ روحی لطمه سختی خورده بود، و در مراسم تشییع جنازه شهدای دارلک فشار زیادی را تحمل کرد. او با غم و اندوه فراوان در مراسم تشییع شهدا سخنرانی کرد و از خدا خواست اولین نفری باشد که به یاران شهیدش می پیوندد و همان گونه نیز شد. 

خبرنگاری بعد از حماسه دارلک و درباره سخنانی که برخی افراد مثلا حزب الهی میان مردم مطرح می کردند، با سردار امینی (چند روز قبل از شهادت) گفتگو می کند:

خبرنگار: بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نيروهاي ضدانقلاب،  پيروزي مملكت اسلامي و انقلاب اسلامي را تحمل نكرده و مدام سنگ اندازي كردند و احتمال آن زياد است كه باز هم چنین توطئه هاي از طرف نيروهاي ضدانقلاب بر عليه مملكت عزيزمان و انقلاب اسلاميمان صورت گیرد؛ سپاه و بسيج هم که اکنون يكي شده اند، جهت سركوبي ضدانقلاب چه برنامه هایی دارند و چه اقدامات مهمی را در نظر گرفته اند؟

سردار امینی در گفتگو با خبرنگار: سپاه پاسداران كه من به نمايندگي از آن صحبت مي كنم و همچنين مطمئن هستم كه ارتش و ژاندارمري و كميته هم كلا آماده هستند.  افتخار مي كنند كه در اين راه هستند و شكر و حمد خدا مي كنند كه در جبهه حق عليه باطل جنگ مي كنند و اين را يك لطف از طرف خداوند مي دانند و ادامه خواهند داد. خودشان را در اين راه به آب و آتش خواهند زد كه به حول و قوه پروردگار، سربازان لايق براي امام زمان (عج ا... تعالي فرجه الشريف) و همچنين نايب او فرزند پاك و عزيز پيامبر، امام خميني شوند.

 بنابراين اين آمادگي از طرف نيروها مشخص است اما از ملت هم مي خواهيم همان طور كه الحمدا... متشكل هستند، متشكل تر باشند، به طوري كه در تشييع جنازه (شهداي دارلك) ديديم، واقعا ملت ما نشان دادند كه همیشه در صحنه حضور دارند، آنهم بور مشتاقانه.  ما هم مي خواهيم وحدتشان را حفظ كرده و يكديگر را تنها نگذارند. همچنان پشت جبهه را عهده دار باشند. با این اوضاع، به حول و قوه پروردگار اينها (ضدانقلابيون) از بين خواهند رفت، اينها آخرين نفسهايشان را مي كشند و انشاءا... از بين خواهند رفت.

خبرنگار: آقاي اميني! يك سؤال هم اين بود كه ضمن اينكه جماعت در اين مراسم تشييع جنازه و در تظاهرات, پشتيباني خود را از سپاه و بسيج و تمام نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ابراز كردند که خود اين، مشت محكمي بر دهان امپرياليسم است، اما در رابطه با شهدای دارلک يك عده افرادي هم در مراسم تشییع بودند كه مي خواستند تمام  قضيه حتي جزئياتش هم توسط شوراي فرماندهي مشخص شود و شوراي فرماندهي سپاه اروميه به اين مسئله جوابگو باشد، در اين مورد اگر توضيحي داريد بفرماييد؟

 مهدی امینی: بله، البته من خودم در اين مراسم تشييع جنازه بودم و واقعا ملتمان يك ملت افتخاركردني است. ملت اروميه واقعا پشتيباني خود را از نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي در بهترين صورت نشان دادند و اين در حالتي بود كه واقعا با وجود ناراحتي چندين ساعت در اين راهپيمايي عظيم از اين سوی شهر تا آن سوی شهر واقعا پشتيباني خودشان را اعلام كردند و گفتند كه با جانفشاني به ايثار تمام حاضر هستند، منتهي باز هم متاسفانه يك عده منافق، چهره زشت و كريه نفاق را نشان دادند. اين در طول تاريخ وجود داشته است و در صدر اسلام هم اين وضعيت وجود داشت. 

خداوند متعال در قرآن مي فرمايد: منافقان وقتي با سپاه اسلام به جنگ رفته و يك عده شهيد مي شوند، مي گويند كه اگر اين عده نرفته بودند شهيد نمي شدند ما هم نرفته ايم و شهيد نشده ايم ولي وقتي يك پيروزي به دست مي آيد؛ اينها مي گويند كه ما هم با اينها بوديم، ما هم مي خواستيم برويم. 

مي بينيم واقعا برخی از افراد هم، در این دوره از زمان، همان مسائل را مطرح مي كنند، يك عده از تصفيه شده هاي كميته و سپاه و همچنين گروهك ها بله مي گفتن و شعار حزب ا... مي دادند، و با نام حزب ا.... داخل حزب اللهي ها شده بودند و مطرح مي کردند که عاملين اين كشتار (من خودم شنيدم) اعدام بايد گردد، شوراي فرماندهي سپاه باید جوابگو باشد و يا حتی برخی افراد مي گفتند که خودشان اسلحه را انداخته اند و فرار كرده اند و مردم را به مرگ داده اند؛ اين يك مسئله مهمي است چرا که :

 اولا اينكه شهدای ما تنها از سپاه نبودند بلکه چند نفر از بسيج و شش نفر از خلبان هوانيروز شهيد داريم و دو تا هلي كوپتر از بين رفته است. بیست و هفت نفر از سپاه شهید شده است که بيست و شش نفر از آنها با سقوط دو هلي كوپتر شهید شدند و یک نفر هم که به خاطر پيشروي، براي نجات جان آن بيست و شش نفر رفته بود، شهید شد. 

خوب، در جنگ هميشه قرار نيست كه موفقيت باشد. در جنگ هم پيروزي و هم شكست وجود دارد. اگر به تمام جنگ ها نگاه كنيم، حتی در جنگهاي پيامبر(ص) هم شكست وجود دارد.

اگر ما وقتي كه به جنگ مي رويم بگوييم كه هميشه پيروز خواهيم شد اين يك فكر غلطي است. اين برادراني كه دسته گل هاي سپاه بودند، بهترين افراد سپاه بودند و بهترين گروهان كه رشادت ها و شجاعت هاي خودشان را چندين بار نشان داده بودند، اينها حزب ا... بودند و حالا هم تمام حزب ا... اروميه واقعا عزادار است. اينها از اول مي دانستند کسی كه لباس پاسداري و سربازي مي پوشد، خود را آماده مرگ کرده و شهادت را افتخار مي داند. اینها اكنون با شهداي كربلا محشور هستند. منتهي يك عده به خاطر تضعيف نيروهاي مسلح آمده اند و اين مسائل را مطرح مي كنند. شرم باد بر اينها.

آخر يك پاسدار چقدر بايد از انسانيت به دور باشد كه برادر خودش و همسنگر خودش را به مرگ واسپارد و بيايد؟ اين يك خائن است. واقعا پاسدار اينقدر از مراحل انساني عقب افتاده باشد كه برادر خودش را آنجا ببرد و به کشتن دهد؟ اگر اينطور هست جمع شوند و اعدام كنند، ما حاضريم، ولي اينجا من خودم ديدم، ملت هم ديدند كه يك عده چهره هاي شناخته شده هستند كه به جاي پشت گرمي دادن به نيروهاي مسلح و اینکه قلبشان را گرم كنند و يك دوايي به قلبهايشان بدهند به زخمشان نمک می زنند.

البته ملت خودش جواب اينها را خواهد داد. اينها همان عده اي بودند كه به همين گروهان ما، همين دسته گل ها مي گفتند شما حزبي هستيد، شما به حزب بلي گفتيد. شما ارتجاعي هستيد ولي حالا كه اينها شهيد شده اند مي آيند خون هاي اينها را طالب مي شوند و دايه مهربان تر از مادر شده اند. اگر اينها درست مي گويند كه من يا امثال من چه فرماندهي، چه برادراني كه سالم مانده اند، تفنگ هايشان را انداخته اند و فرار كرده اند. اگر درست مي گويند، مي آمدند و نمي گذاشتند. مي آمدند در صحنة جنگ و مي گفتند تفنگت را نينداز. پس چرا نبودند. پس چرا در جنگ نيستند. ولي بعد از شهادت اين صحبتها را مي كنند، ولي ما مطمئن هستيم كه اينها (شهدا) از حزب ا... بودند و حزب ا... واقعي جاي اينها را مي گيرند و به جاي زخم زبان زدن و دل شكستن و تضعيف كردن نيروهاي مسلح ،جاي اينها را خواهند گرفت.

نظر چهره نفاق اين است كه نگذارند نيروهاي مسلح از ميان ملت تغذيه شود و نگذارند كه يك عده جوان و يك عده مشتاقان راه امام، آمده و به نيروهاي مسلح بپيوندند، مي خواهند از نيروهاي مسلح سلب اعتماد كنند و بگويند اينها مردم را به مرگ مي دهند و در صورتي كه در جنگ هم شكست هست و هم پيروزي، اگر اينطوری باشد مسلم است كه حالا فردا ممكن است يك روستاي ديگر محاصره بشود و آنجا را بخواهيم خلع سلاح كنيم. بعيد هم نيست كه باز هم سه تا تانك را بزنند و تمام نيروها به محاصره بيفتند. اگر در هر مسئله اي كه پيش آيد شروع خواهند كرد (منحرفين و منافقين) كه خيانت شده است و مردم را به كشتن داده اند، پس ما نرويم. پس از حالا حركت نكنيم. چون در هر جنگ احتمالا وجود دارد كه سه تا نيروهاي پشتيبان از بين برود و دشمن هم همين را مي خواهد. دشمن مواظب است كه يك هلي كوپتر و دو تا تانك را بزند و بقيه را به محاصره بيندازد. ولي اينهايي (رزمندگاني) ‌كه مي روند اين مطلب را از اول در نظر گرفته اند و شهادت را جلو چشمشان ديده اند. اكثراً غسل شهادت مي كنند و همهشان وصيت نامه شان را مي نويسند و مي روند. اگر ما بگوئيم كه كه فردا برويم دو تا حيز را بزنند، بقيه از بين خواهند رفت. پس بايد نرويم. باز هم الان مي گويم كه اگر فردا اين جور باشد كه در هر جنگي بيايند اين مسائل را مطرح كنند بايد نرويم،‌چون هر آن احتمال دارد سه تا وسيله از بين برود و بقيه به محاصره بيفتند. اين ذات و طبيعت جنگ است.

منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی  -  ویژه نامه بانوی امین