فرمانده گردان نقده, شهید رحمان آصفی
نام: رحمان آصفی
تولد: 1342
محل شهادت: توسط ضد انقلاب
تاریخ شهادت: 4/6/1362
بار دیگر اذهان متوجه عملکرد خائنانه (دمکرات، کومله) این حامیان به دروغین خلق که تحت نام و در لوای «خلق» فعالیت می کنند. گروهها و سازمانهائی که بارها و بارها مورد خطاب امام امت خمینی کبیر قرار گرفته، لکن با کمال وقاحت به اعمال کثیف خود ادامه می دهند ولی غافلند از اینکه هر چقدر هم جنایت نمایند و هر چه بیشتر از فرزندان این امت حزب ا... را بکشند استوارتر و با قاطعیت علی گونه این مردم مستضعف مواجه میشوند زیرا:
ما شیشه ایم باک نداریم از شکست
شیشه چو بیشتر شکند تیزتر شود
شهید رحمان آصفی در سال1342 در یکی از محله های خوی به نام تازه محله به دنیا آمد. وی پس از اتمام تحصیلات ابتدائی و راهنمائی در هنرستان رجائی خوی به تحصیلات خود ادامه داد. وی پسری با هوش و آرام و متین بود.
از همان اوان کودکی به نماز و احکام اسلام بیشتر اهمیت می داد به طوری که وقتی جنگ حق علیه باطل توسط مزدور حلقه به گوش آمریکا (صدام عفلقی) بر ملت مسلمان ایران تحصیل شد،
نامبرده جزو اولین داوطلبانی شد که برای اعزام به جبهه ثبت نام نمود ولی به علت کمی سن از رفتن به جبهه بازماند که شهید آصفی با اصرار فراوان عاقبت موفق به اعزام می شود.
او تا پایان تحصیلات متوسطه در سیاه خدمت می کرد و بدین ترتیب هم درس می خواند و هم خدمت می نمود که بالاخره بعد از اتمام درس به طور فعال در سپاه مشغول خدمت می شود و از آنجا که خیلی زرنگ و چابک بود، در بیشتر عملیاتها شركت مي كرد.
برادر شهید پس از مدتی خدمت در سپاه به عنوان مسؤول آموزش بسیج خوی انتخاب و در این پست نهایت تلاش و کوشش را از خود نشان داد. وی پس از مدتی باز هوای جبهه نمود ولی بر اثر کارآیی که در بسیج داشت از رفتن وی به جبهه ممانعت به عمل آمد، اما چون
رحمان عاشق جبهه و عاشق شهادت بود به مدت یک ماه مرخصی استحقاقی گرفت و به سوی جبهه روانه گردید و در عملیات مسلم بن عقیل(ع) فرماندهی یکی از گردانها را به عهده گرفت و با رشادت هر چه تمامتر در این حمله شرکت جست و بر اثر اصابت ترکش خمپاره به چشم چپش بینائی خود را از دست داد. بعد از معالجه چشمش از طریق منطقه5 مسؤولیت واحد عملیات و سپس واحد بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ماکو را به عهده گرفت و به مدت5 ماه فعالانه در ماکو کوشش نمود و کارکرد خوبی از خود نشان داد، ولی چون به کارهای عملیاتی بیشتر علاقه داشت و به خاطر اینکه در پاکسازیها و عملیاتهائی که در منطقه خوی و سلماس انجام می گرفت شرکت داشته باشد، در قسمت اطلاعات و عملیات سپاه خوی به فعالیت پرداخت و بالاخره بعد از مدتی از طریق منطقه یازده مسؤولیت بسیج مستضعفین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقده را عهده دار گردید. او در بسیج شبانه روز کار می کرد، به طوری که همه برادران شاهد تلاشهای پر ثمر آن برادر عزیز می باشند.
برادر عبدالرحمان بالاخره در شب شنبه مورخه62/6/4 ساعت حدود11 به همراهی دو تن از اعضای بسیج مستضعفین هدف گلوله های عناصر پلید و از خدا بی خبر ضد انقلاب قرار می گیرد و مظلومانه شهید می شود و به لقای پروردگارش می رسد.
از آداب اخلاقی شهيد می توان گفت که ایثارگر بود و همیشه به خاطر رضایت ا... تلاش می کرد. او وقتی می خواست در عملیاتها شرکت کند و وقتی به خاطر مسؤولیتهای سنگینش جلوگیری می کردند با زبان ساده التماس می کرد. وی آنقدر عاشق جبهه بود که حتی قبل از آنکه شهید بشود در جواب یکی از برادران که به ایشان گفته بود که شما دنبال شهادت می روید ولی شهادت از شما می گریزد، اظهار نمودند «وا... همین طور است ولی اصلش شاید این باشد که من لیاقتش را ندارم.»
روحش شاد و يادش گرامي باد.
منبع : مرکز اسناد