بسم الله الرحمن الرحیم با حمد و سپاس بر خداوند تبارك که مرا هدایت کرد و از ظلمت ها رها شده و به نور رسانده و صلوات و سلام بر پیامبر عظیم الشان خاتم النبیین حضرت محمد (ص) و ائمه طاهرین علیه السلام و سلام بر حضرت مهدی (عج) و درود و سلام به نائب بر حق مهدی، خمینی بت شکن رهبر مستضعفین عالم.

بسم الله الرحمن الرحیم

با حمد و سپاس بر خداوند تبارك که مرا هدایت کرد و از ظلمت ها رها شده و به نور رسانده و صلوات و سلام بر پیامبر عظیم الشان خاتم النبیین حضرت محمد (ص) و ائمه طاهرین علیه السلام و سلام بر حضرت مهدی (عج) و درود و سلام به نائب بر حق مهدی، خمینی بت شکن رهبر مستضعفین عالم.

بار الها! بنده نا لایق تو هستم و غرق گناه، خداوندا! وقتی به گذشته ام می اندیشم فقط آن گناهانی که یادم هست نه آن هایی که به تبع فراموش کاری از یاد برده ام، بر خودم می لرزم! که خدایا چقدر نافرمانی، چقدر گناه، چقدر ظلم بر نفس خود.

معبودا، اگر امید به رحمت تو نبود شایسته است که از غم گناهان و از غم نادانی بسوزم نابود شوم، ولی پروردگارم هرگز از رحمت تو نا امید نیستم زیرا گناهیست کبیره.

خدایا، شکر می‌گذارم تو را که مرا به راه اسلام هدایت کردی. شکر می‌کنم تو را که همیشه نعمات دنیوی و اخروی را شامل حالم گردانیدی.

خدایا، غرق در نعمتم اما مثل ماهی در آب هستم که نمی‌دانم.

پروردگارا، چقدر می‌توانم شکر گذار این نعمت باشم، نعمت اسلام، نعمت پیامبران الهی، نعمت ائمه معصومین، نعمت امام حسین (ع).

خدایا، از تو سپاسگزارم که برایم علی (ع) و حسین (ع) شناساندی, حسین مظهر انسانیت و انسان کامل، حسین نشان دهنده راه من و من عاشق او و راه او.

السلام علی الحسین و علی اولاد الحسین و علی انصار الحسین و علی اصحاب الحسین. الهم الرزقنی شفاعت الحسین الهم الرزقنی زیارت الحسین.جان خودم و همه چیزم فدای تو یا حسین.

خدایا، من چه بودم و که بودم، غرق در ظلمت بودم، غرق در خود باختگی بودم، خودم را از یاد برده بودم، حیوانیت بر من غلبه داشت، جنبه حیوانیت من روز به روز به سبب وجود دژخیمان و طاغوتیان تقویت می‌شد.

طاغوت بر ما حکومت می‌کرد، غرق در فساد بودم، غرق در تباهی، غرق در فرهنگ بیگانگان. خدایا، استعمار بیگانه بر همه احوال کشور و اجتماع و زندگی خصوصی و فردی و خانوادگی ما رسوخ کرده بود و در منجلاب نابودی قدم می‌زدم، می‌رفتم تا در باتلاق جهل و شهوت و حیوانیت غرق شوم، اما خداوندا، تو بودی که مردی را از سلاله ابراهیم، مردی روشن فکر و هدایت گر، مردی که درد مستضعفین را می‌دانست، مردی که دلش برای جوانان وطن می‌تپید؛ برای هدایت ما به سبب گریه‌ها و مصیبت‌ها، قتل‌ها و کشتارهایی که مسلمانان قریب به 1400 سال کشیده اند، به ما عطا کردی. این مرد را برای ما فرستادی و او آمد و ما را نجات داد، ما را از طاغوت و دژخیم رهانید و به اسلام محمدی که توسط استعمار چند صد ساله از یاد برده بودند، آموخت و ما را نجات داد و به جای طاغوت بر ما ولایت فقیه حاکم گشت به جای فرهنگ بیگانه بر ما فرهنگ اسلام حاکم گشت، انسانیت را بر ما حاکم کرد و از بند دنیا و پستی و منجلاب ظلمت رهانید.خدایا، چگونه می‌توانم شکرگذار این همه نعمت که قلم قادر به نوشتن آن نیست باشم؛ ولی ای خداتو مرا ببخش ای پناهگاه مظلومان مرا در پناه خودت از شر شیطان داخلی و خارجی حفظ کن و یاور این مرد بزرگ باش و او را برای این ملت مظلوم و ستمدیده تا ظهور ولی امر حضرت مهدی حفظ بفرما.

شاید بتوان گفت یکی از بزرگترین نعمت هایی که برایم عطا کردی نعمت حضور در این جبهه ها و نعمت جهاد فی سبیل الله باشد؛ نعمت آشنا شدن با این بسیجی‌ها با این پاسداران اسلام. از روزی که وارد جبهه شدم حس کردم وارد دانشگاهی شده‌ام و شروع به خواندن و نوشتن کرده‌ام. درس این دانشگاه انسانیت و مصونیت و خودسازی و ایثار و از خود گذشتگی و در نهایت شهادت است.

و اما خدای، من وقتی به این فکر می‌افتم که شهادت را نصیبم نمایی اصلا باورم نمی‌شود، چون لایق نیستم؛ کسی که غرق در گناه بوده است، چگونه مقامی که رهبرمان در باره‌اش می فرماید: شهید از همه افراد افضل است، نصیب من گردانی. مگر اینکه تو همیشه چراغ راه من باشی و لذا این فیض بزرگ که عاشق آن (شهادت) هستم بهره‌مند گردانی.

منبع : مرکز اسناد ایثارگران بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان شرقی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده